آموزشگاه آموزش تهران

آموزشگاه آموزش تهران

آموزشگاه آموزش تهران

آموزشگاه آموزش تهران

آموزشگاه آموزش تهران

کلمات کلیدی

انواع ابزار تخریب بتن چیست؟

دوشنبه‌ سایبری

نقش جی‌ پی‌ اس در سازمان‌ های کشتیرانی

ردیاب کودکان و امنیت برای آن ها

ذهنی آرام برای شما

تاثیر ردیاب در جلوگیری از قاچاق سوخت و فرآورده‌های نفتی

معرفی کامل ردیاب خودرو تلتونیکا

مزایای فروشگاه اینترنتی نسبت به فروشگاه سنتی

هزینه طراحی سایت فروشگاهی به چه چیزهایی بستگی دارد

وردپرس چیست و چه کاربردی دارد؟

معرفی ابزارهای رایگان تولید محتوا

سئو داخلی و خارجی چیست؟

افزونه‌ های ضروری وردپرس

معرفی اولین اپلیکیشن جامع دانشگاهی کشور

کارایی آیفون 13

آیفون 13 چه کارایی دارد؟

آیفون 13

سورپرایز سالگرد ازدواج

ایده جذاب و رمانتیک سالگرد ازدواج

ایده جذاب و رمانتیک برای سورپرایز سالگرد ازدواج

بهترین ویتامین‌ ها برای باروری

بهترین پوزیشن‌های جنسی جهت افزایش باروری

حسابداری چیست؟

همه ‌چیز درباره قالب اینستاگرام

استاپ موشن

آینده قیمت ارز دیجیتال بیت‌کان (Kan) و تحلیل آن

آینده قیمت ارز دیجیتال ایترنیتی (AE) و تحلیل آن

عنوان: آینده قیمت ارز دیجیتال اورست (ID) و تحلیل آن

آینده ارز دیجیتال سلسیوس (CEL) و فرصت های سرمایه گذاری

آینده ارز دیجیتال سینتتیکس (SNX) و فرصت های سرمایه گذاری

  • ۰
  • ۰

 

 

اگر بخواهید وارد حوزه مارکتینگ و بازاریابی بشوید؛ یکی از اصطلاحاتی که خیلی به گوشتان می‌خورد، قیف فروش یا قیف بازاریابی است. این اصطلاح پرکاربرد در زمینه مارکتینگ، به معنی مشتری کردن مخاطب است. شما در هر زمینه‌ای که دست به فروش و مارکتینگ بزنید، یک سری مخاطب و یک سری مخاطب هدف دارید؛ قیف فروش به معنی این است که مخاطبانتان را تبدیل به مشتری و بعد مشتری ثابت بکنید.

 

قیف فروش چیست؟

 

اگر به شکل قیف نگاه کنید؛ دهانه آن بسیار بزرگ و وسیع است و مجرای آن بسیار کوچک. کاربرد قیف آن است که مایعات را از دهانه وسیع به مجرای نهایی و سپس به ظرف موردنظر انتقال بدهد. قیف بازاریابی هم کارش همین است. شما تعداد زیادی مخاطب هدف دارید که محصولات شما را مشاهده می‌کنند. کار قیف فروش این است که با اعتمادسازی و برطرف‌کردن نیازهای مخاطب، آن را از دهانة وسیع قیف به سمت مجرا نزدیک کند.

 با برآورده کردن نیازهای مخاطبان هدف، شما می‌توانید آنها را به مشتری تبدیل کنید و اگر بعد از اینکه مشتری شما شدند؛ بتوانید آن ها را راضی نگه دارید؛ آنها مشتری دایمی و وفادار شما خواهند شد. کار قیف فروش همین است! با تضمین کردن اینکه مشتری، به شما وفادار می‌شود؛ پیشرفت مارکتینگ شما را تضمین می‌کند.

همچنین در ظاهر قیف نکته دیگری هم نهفته است. در قیف، هرچقدر به مجرای نهایی نزدیک‌تر می‌شویم؛ قیف حجم کمتری را در خوش اختصاص می‌دهد. این به آن معناست که ما با ترفند قیف فروش، تنها تعداد کمی از مخاطبان را می‌توانیم به مشتری دایمی خودمان تبدیل کنیم.

قیف بازاریابی، یک مسیر است. مسیر و سفری که مشتری طی می‌کند. اولین ویژگی هر مسیری، سروته داشتن یا به عبارتی هدفمند بودن آن است. قیف بازاریابی یک مسیر است که برای مشتری تهیه می‌شود و هدف آن انتقال افراد از مرحله مخاطب هدف، به مرحله مشتری پایه ثابت است. مسیری که مشتری‌های شما در این قیف طی می‌کنند؛ به نام سفر مشتری شناخته می‌شود.

یک سفر خوب، سفری است که از نقطه درست شروع بشود و در کوتاه‌ترین زمان، به نقطه مقصد برسد. در مورد سفر مشتری هم همین قضیه صادق است. برای آنکه مخاطب هدف، مشتری پایه ثابت شما بشود؛ باید سفر خوبی را برایش رقم بزنید! برای آنکه بتوانید یک سفر خوب و هدفمند را برای مخاطبان و مشتریانتان رقم بزنید؛ لازم است که تدارکات لازم را برای اینکه مسیر قیف به‌درستی طی بشود؛ از قبل انجام بدهید.

 

یک سفر خوب چه مراحلی دارد؟

 

همان‌طور که گفتیم، یک سفر خوب، سفری است که نقطه آغاز و پایان آن مشخص باشد و کوتاه‌ترین مسیر برای رسیدن از مبدأ به مقصد آن طی شود. به‌منظور اینکه سفر خوبی برای مشتریانتان رقم بزنید؛ لازم است که این تضمین را از قبل برای خودتان ایجاد کنید که مراحل به‌دقت و به ترتیب طی می‌شوند. مهم‌ترین نکته درمورد درست طی شدن مراحل سفر، این است که شما از قبل درمورد این مراحل اطلاع داشته باشید. به‌هرحال، هیچ‌کس نمی‌تواند برای چیزی که از آن اطلاعی ندارد؛ برنامه‌ریزی کند.

مدل‌های مختلفی برای قیف بازاریابی، طراحی شده است. در هرکدام از این مدل‌ها، اسم مراحل و ماهیتشان متفاوت است. چیزی که در این باره بدیهی است؛ شکل کلی قیف است. در واقع با آنکه در مدل‌های مختلف مراحل مختلفی را ذکر می‌کنند؛ ولی مدل کلی قیف همه‌جا ثابت است و شما در هر حالتی؛ همان هدف نهایی را دارید.

مدل‌های مختلف قیف بازاریابی

 

بعضی از مدل‌هایی که برای قیف بازاریابی ارائه می‌شوند؛ دقیق‌تر هستند و مراحل بیشتری دارند. بعضی از این مدل‌ها هم به بیان مراحل اصلی و اساسی، اکتفا کرده‌اند. یکی از این مدل‌ها که نسبت به بقیه‌شان رایج‌تر است؛ مدل AIDA است. مراحل مدل AIDA، به شرح زیر است:

  1. آگاهی و شناخت محصول موردنظر (Awareness)
  2. تمایل یا ابراز علاقه به محصولات و کار مارکتینگ موردنظر (Interest)
  3. اشتیاق نسبت به کالای موردعلاقه (Desire)
  4. اقدام به خرید محصول مورد اشتیاق واقع شده (Action)

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید؛ در این مدل، شما بعد از تبدیل مخاطب به مشتری، او را به حال خودش رها می‌کنید. اگر از من بپرسید؛ این یک باخت بزرگ است! چرا باخت است؟ دلیل آن ساده است. چون تبدیل کردن یک مشتری به مشتری دایم، راحت‌تر و تضمینی‌تر از تبدیل کردن یک مخاطب ساده، به مشتری است. درواقع کسانی که زنده ماندن مارکتینگ شما و در نهایت، شناخته شدن برند شما را تضمین می‌کنند؛ مشتری‌های پایه ثابت شما هستند نه مشتری‌های معمولی.

بگذارید قضیه را با یک مثال برایتان روشن کنم. فرض کنید شما یک شرکت عمده‌فروشی برای روسری دارید. برای شما راحت‌تر است که هر بار سراغ مغازه‌داران جدید بروید و به آن ها جنس بفروشید؛ یا یک سری مشتری ثابت داشته باشید که همیشه از شما جنس می‌خرند؟ اگر شما بخواهید کسانی را به مشتری تبدیل کنید؛ باید همه چهار مرحله بالا را طی کنید؛ درحالی‌که برای تبدیل مشتری به مشتری ثابت؛ فقط به راضی نگه‌داشتن او نیاز دارید! بعد از تبدیل‌شدن مشتری به مشتری ثابت؛ خریدکردن او از شما تضمین شده است. در واقع درمورد شرکت عمده‌فروشی زیرشاخه نساجی، مشتری‌های ثابت شما، هروقت اجناسشان تمام شود دوباره به خود شما مراجعه می‌کنند و این مسیر برای آنها خیلی راحت‌تر و تضمین‌شده‌تر از این است که هر بار یک برند جدید را امتحان کنند. مدل‌هایی برای قیف بازاریابی ارائه شده‌اند که مراحل بعد از تبدیل مخاطب به مشتری را هم در بر می‌گیرند. مراحل بعد از فروش، به شرح زیر است:

  1. وفاداری
  2. وکیل‌مدافع

در ادامه به توضیح مراحل قبل و بعد از فروش، در قیف بازاریابی می‌پردازم. با من همراه باشید.

 

  1. آگاهی و شناخت محصول موردنظر (Awareness)

 

 آگاهی و شناخت مخاطب از محصول شما، اهمیت بسیار زیادی دارد. در دهانه قیف بازاریابی، شما باید به انجام فعالیت‌هایی دست بزنید که سبب شناخت برند شما از سوی مخاطب و یا مخاطبان هدف بشود. یکی از موضوعات مهم و اگر کم‌لطفی نکنیم، مهم‌ترین زمینه و مرحله در زمینه بازاریابی و قیف بازاریابی، تبلیغات و برندسازی است. برندسازی به شیوه‌های مختلفی ممکن است انجام شود.

 تأثیرگذارترین شیوه تبلیغات، بازاریابی تحت پوشش یا پنهان است. تبلیغات مستقیم، بر روی انتخاب شما اثر خواهند گذاشت و بازاریابی پنهان بر روی نگرش شما اثر می‌گذارد. می‌توانید حدس بزنید تغیر نگرش شما در مورد یک محصول، چقدر می‌تواند در انتخاب شما اثرگذار باشد؟ یک نمونه خوب آن، تغیر نگرش جوانان ایرانی نسبت به گوشی آیفون، از طریق تبلیغات با سیاهی‌لشکر و تبلیغات افراد معروف است. اگرچه خرید این گوشی اصلاً در ایران به دلیل قیمت بالا و کار نکردن بسیاری از ویژگی‌های آن در ایران، اصلاً به‌صرفه نیست؛ اما افراد زیادی خودشان را برای تهیه آن به آب‌وآتش می‌زنند! به طور کل شیوه‌های مختلفی برای برندسازی و تبلیغات وجود دارد که مورداستفاده بازاریاب‌هاست.

  1. تمایل یا ابراز علاقه به محصولات و کار مارکتینگ موردنظر (Interest)

 

در این مرحله مخاطبی که تبلیغات و برندسازی شما را دیده است؛ اگر احساس نیازی به خدمات آن کند؛ به برند شما علاقه‌مند می‌شود. این مرحله، دریچه‌ای برای ورود به مرحله بعد است که مخاطب شما، بعد از احساس علاقه، سعی می‌کند با تحقیقات، از کارایی شما اطمینان حاصل کند.

  1. توجه و ملاحظه

 

بعد از آنکه مخاطب هدف، از طریق تبلیغات و برندسازی با محصولات ما آشنا شد؛ سعی می‌کند با برند ما بیشتر آشنا بشود. بگذارید مثالی برای شما بیاورم. دورانی که تپ سی و اسنپ در کشورمان وجود نداشتند را یادتان میاید؟ استفاده از تاکسی‌های کلاسیک، در آن زمان، همان قدر بدیهی بود که الان استفاده از اسنپ بدیهی است. ما وقتی می‌خواهیم سفر کنیم؛ اصلاً نیازی به اینکه فکر کنیم که از چه طریقی آن کار را انجام بدهیم؛ برای ما بازکردن برنامه اسنپ یکی از بدیهیات است. اما آن اوایل این‌طور نبود. اگر به خاطرتان باشد؛ تپ سی و اسنپ یک سری تبلیغات به راه انداختند و از چهره‌های معروف و محبوب اینستاگرام در این تبلیغات استفاده کردند. تمرکز تپ سی روی کسانی بود که با گردشگری و جهانگردی، فالوورهای زیادی جذب کرده بودند. آنها از تجربه خوب و به‌صرفه‌شان با تپ سی سخن می‌گفتند.

 اگر شما فقط یکی از این تبلیغات را می‌دید شاید متوجه اینکه تبلیغ است نمی‌شدید. آنها جهانگرد بودند و تجربیات خوب دیگرشان را هم در سفرها می‌گفتند. اما این یک سری تبلیغات سازمان‌دهی‌شده با جملات ثابت بود که توسط عدة زیادی از افراد معروف در حوزه جهانگردی؛ در بازه‌ای بین یک تا دو ماه، با لحنی شبیه به یک تجربه واقعی و توصیه ازته‌دل، گفته و منتشر شد.

 شاید فکر کنید این‌ها اثری روی ذهن مردم ندارد؛ ولی باگذشت دو ماه و تبلیغات این‌چنینی؛ تپ سی و اسنپ گسترش چشمگیری پیدا کردند و الان باگذشت کمتر از ده سال از تأسیسشان؛ آنها به طور کل جای تاکسی هی قدیمی را گرفته‌اند. رسیدن به این مرحله و گسترش این‌چنینی، بدون آنکه مخاطبان را از مرحله یک آشنایی ساده بگذرانند؛ ممکن نبود.

بعد از شناختن برند و محصول، مشتری باید به آن علاقه‌مند بشود. احتمالاً خود شما هم اولین‌بار که نام اسنپ را شنیدید؛ با کنجکاوی برنامه آن را نصب کردید و با دقت سازو کارها و امکاناتی را که می‌توانست بهتان بدهد؛ برسی کرده‌اید. در مورد سایر برندها هم همین اتفاق میفتد. بعد از آگاه کردن مشتری از برند و مشتاق کردنش، شما باید در مرحله‌ای که در حال تحقیقات است؛ این اطمینان را به او بدهید که می‌توانید نیازهای او را به بهترین وجه برطرف کنید؛ وگرنه می‌رود و پشت سرش را هم نگاه نمی‌کند!

  1. تبدیل‌شدن به مشتری (CONVERSION)

 

در هر مسیری، خیلی مهم است که ما هدفمان از آن مسیر را یادمان نرود. تا این جای کار، ما موفق به جذب مخاطب شده‌ایم، اما هنوز مخاطب ما، به مشتری تبدیل نشده است، یعنی ما هنوز به هدف نهایی‌مان نرسیده‌ایم. درواقع، در این مرحله دیگر چندان کاری از دست ما ساخته نیست.

شبیه به تجربه کنکور است. بعد از بیرون آمدن از سر جلسه امتحان، تنها کاری که می‌توانیم بکنیم؛ تسبیح دست گرفت و نذر حضرت ابوالفضل کردن است! تعداد دفعاتی که در مارکتینگ، مشتری را تا این مرحله رسانده‌اند اما به هر دلیلی، منصرف شده است، از توان شمارش من و شما خارج است. تنها کاری که می‌شود کرد، برگرداندن مشتری ازدست‌رفته با تکنیک‌های مختلف است که آن هم صددرصدی و تضمینی نیست.

این مرحله مهم‌ترین مرحله و نقطه نهایی قیف بازاریابی است. می‌توان گفت پرفشارترین مرحله هم همین است. اینجا دیگر چیزی بر عهده شما نیست. بگذارید بازهم مثال کنکور را بازتر بکنم. در کنکور بعد از اتمام امتحان، شما منتظر دیدن نتایج زحمات طولانی‌مدتتان هستید؛ ولی نتیجه کنکور شما، به عملکرد متقاضیان دیگر کنکور هم بستگی دارد.

 در واقع، شما در کفه ترازوی سنجش و مقایسه قرار می‌گیرید. هر کاری که می‌شد انجام داد را هم قبل از این انجام داده‌اید. مارکتینگ هم همین است. شما باید هر چیزی که در چنته داشتید را در مراحل قبل به مخاطبان نشان می‌دادید. تصمیم نهایی و انتخاب کردن یا نکردن شما، در ین مرحله کاملاً به مشتری بستگی دارد؛ لذا؛ به‌منظور برآورد درست هدف، لازم است که در انجام مراحل قبلی سنگ تمام بگذارید!

 

مراحل بعد از فروش

 

همان‌طور که گفتم، مراحل بعد از فروش، حتی از مراحل قبل از فروش، به‌نوعی مهم‌تر هستند. درواقع، سود اصلی که مارکتینگ شما می‌تواند ببرد، از طریق مشتریان پایه ثابت است. مشتریان پایه ثابت، علاوه بر این که برای تهیه محصول، خودشان همیشه به شما مراجعه می‌کنند، برند شما را به دیگران هم معرفی می‌کنند.

بگذارید قضیه را با یک مثال روشن‌تر کنم. فرض کنید شما فردی هستید که ارادت خاصی به یکی از برندهای کفش ایرانی دارید و همیشه از این کفش‌ها استفاده می‌کنید. اطرافیان شما می‌بینند که شما مدل‌ها و رنگ‌های مختلفی از کفش‌های این برند را مصرف می‌کنید. اگر کفش‌های آن برند مطابق سلیقه‌شان باشد؛ به سمت آن مشتاق می‌شوند و اگر مطابق سلیقه‌شان نباشد؛ کنجکاو می‌شوند که چرا همیشه از این مدل کفش استفاده می‌کند؟ شما که مشتری وفاداری هستید، احتمالاً در جواب دوست یا آشناهای این‌چنینی‌تان، از کیفیت کفش‌های آن برند تعریف می‌کنید. چه‌بسا همین تعریف کردن شما، باعث جذب شدن افرادی که آن کفش چندان مطابق سلیقه‌شان نبوده هم بشود! در این قسمت من به‌اختصار، به معرفی مراحل بعد از فروش در قیف بازاریابی می‌پردازم.

 اولین مرحله بعد از فروش: وفاداری (LOYALTY)

 

همان‌طور که خاطرنشان کردم؛ کار اصلی شما تازه بعد از ایجاد مشتری شروع می‌شود. برای آنکه یک مشتری عبوری را به مشتری پایه ثابتتان تبدیل کنید؛ لازم است که راهکارهای مناسب برای جذب او را در پیش بگیرید.

کدهای تخفیف، ارائه پیشنهادهای جدید ارائه خدمات خوب و موردنیاز مشتری، چند تا از ترفندهایی است که با آنها شما می‌توانید مشتری را با ته قیف بازاریابی، نزدیک‌تر کنید.

آخرین مرحله قیف بازاریابی: وکیل‌مدافع (ADVOCACY)

 

این مرحله همان مرحله ایست که شما نه‌تنها همواره از فلان برند کفش می‌خرید و کفش‌های برند دیگری را نمی‌پوشید که با همان کفش‌ها راه میفتید و برای همه از کیفیت و زیبایی آنها حرف می‌زنید. در این مرحله شما از حالت یک مشتری معمولی خارج شده‌اید. ممکن است اطرافیان شما در این مرحله به شما تکه بیندازند که " مسئول فروش فلان شرکت شده‌ای؟" یا " اگر می‌دانستند آن‌قدر هوایشان را داری استخدامت می‌کردند!"

در این مرحله، شما بدون آنکه پولی دریافت کنید، شبیه به بازاریاب برند موردنظر برخورد می‌کنید. این اتفاق عالی‌ترین سطحی است که قیف بازاریابی می‌تواند به خودش ببیند.

 

خلاصه مطالب

قیف بازاریابی یا قیف فروش، ابزاری در دست کارشناس‌های بازاریابی است. این قیف تمام تلاشش را می‌کند که مخاطبی که لبه‌اش ایستاده را از لبه قیف به درون ظرف موردنظر پرت کند. در قیف بازاریابی مراحل مختلفی وجود دارند. همان‌طور که می‌دانید، قیف بازاریابی، یک دهانه گشاد دارد و هرچه به سمت پایی میاید، این دهانه کوچک‌تر می‌شود. هرکدام از بخش‌های این قیف، مراحلی را در بر می‌گیرند. عده‌ای قیف بازاریابی را تنها تا مرحله فروش یا تبدیل مخاطب به مشتری، مدل‌بندی کرده‌اند ولی مراحل بعد از جذب مشتری، از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و ارزش افزوده بیشتری را برای مارکتینگ شما ایجاد می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

بسیاری از شرکت‌ها تصور می‌کنند که ایجاد یک نام تجاری بیشتر یک هنر است تا یک علم. بااین‌حال، مطالعات اخیر نشان می‌دهد که بهترین شرکت‌ها از ترکیبی از هر دو استراتژی استفاده می‌کنند تا تصمیماتی را بگیرند که در سطح احساسی و منطقی برای مشتریانشان جذاب باشد.

تحقیقات در زمینه بازاریابی علوم اعصاب به‌عنوان راهی برای نشان‌دادن برندها به نحوه واکنش مغز به محرک‌های خاص پدیدار شده است. درحالی‌که علوم اعصاب بیشتر بر رفتار مغز تمرکز می‌کند، "بازاریابی عصبی" به این موضوع می‌پردازد که چگونه شرکت‌ها می‌توانند استراتژی‌های آگاهی از نام تجاری خود را برای تأثیرگذاری بر مشتریان در سطح روان‌شناختی تطبیق دهند.

 

 

بازاریابی عصبی مجموعه‌ای از روش‌های جدید در حوزه بازاریابی است. در این نوع مدل از بازاریابی تمرکز بر فناوری‌های پزشکی مانند تصویربرداری از مغز افراد برای تشخیص واکنش‌های مغز آنها به انواع محرک‌ها دررابطه‌با بازاریابی است.

در این نوع بازاریابی برای تشخیص برخی از فعالیت‌ها در قسمت‌هایی از مغز محققان از فناوری  fMRI استفاده می‌کنند. با این روش می‌توان درک کرد که مصرف‌کنندگان چرا و در چه زمانی تصمیم می‌گیرند اجناسی را خریداری کنند و کدام قسمت از مغز به آنها دستور این کار را می‌دهد. این کار با اندازه‌گیری تغییرات فعالیت در بخش‌هایی از مغز افراد تشخیص داده می‌شود.

بازاریابی عصبی روش نوین بازاریابی و مشتری‌مداری است به‌گونه‌ای که در این روش مشتری‌ها درحالی‌که هزینه کمتری پرداخت می‌کنند نتایج مطلوب‌تری را کسب می‌کنند.

با این روش درک متقابلی از فروشنده و خریدار ایجاد می‌شود که در نهایت رضایت دو طرف را در بر دارد.

در روش‌های بازاریابی سنتی معمولاً شاهد رفتارهای کورکورانه و عمدتاً بی­هدف و به شکل آزمون‌وخطا هستیم.

در روش بازاریابی عصبی با اسکن مغز و برسی حرکات چشم می‌توان این کار را به شکل علمی و تخصصی انجام داد.

در این روش دانشمندان سؤالی را طرح می‌کنند به طور مثال: آیا شما این محصول را دوست دارید؟ پاسخ هر فرد به این سؤال می‌تواند متفاوت باشد و ممکن است همیشه پاسخ درست نباشد. تحلیلگران بازاریابی از این روش برای اندازه‌گیری ترجیحات مصرف‌کننده به خریدن یا عدم تمایل به خرید استفاده می‌کنند.

دانش بازاریابی عصبی به فروشندگان کالا کمک می‌کند محصولات و خدمات خود را به‌گونه‌ای طراحی و تولید کنند که در بازار رقابت مؤثرتر عمل کند. با این روش کمپین‌های بازاریابی بیشتر بر پاسخ مغز متمرکز شده‌اند و نه آزمون‌وخطا.

 

 

در بازاریابی عصبی مصرف‌کننده به کالای موردنظر آنها واکنش نشان می‌دهد، آیا رنگ بسته‌بندی، صدایی که جعبه هنگام تکان دادن ایجاد می‌کند یا این ایده که آنها چیزی را دارند که مصرف‌کنندگان دیگر ندارند.

به بیان دیگر بازاریابی عصبی کاربرد علوم اعصاب در بازاریابی است. بازاریابی عصبی شامل استفاده مستقیم از تصویربرداری مغز، اسکن یا سایر فناوری‌های اندازه‌گیری فعالیت مغز برای سنجش پاسخ سوژه به محصولات خاص، بسته‌بندی، تبلیغات یا سایر عناصر بازاریابی است.

 

معمولاً همواره ما در یک چالش بازاریابی عصبی هستیم زیرا کمپین‌های بازاریابی تقریباً همیشه سعی در ایجاد نوعی فعالیت مغزی در ذهن افراد دارند که منجر به رفتار مطلوب آنها به‌عنوان‌مثال، خرید محصول شود.

 

بسیاری از مردم با چالش پپسی آشنا هستند: محققان در طی یک آزمایش حقایقی را دریافتند:

در این آزمایش شرکت‌کنندگان با چشمانی بسته باید از دو لیوان نوشابه که در اختیارشان گذاشته شده بود یکی را انتخاب می‌کردند.

تقریباً همه شرکت‌کنندگان طعم پپسی را می­پسندیدند و پپسی برنده می‌شد. اما حقیقت این است که درحالی‌که همه طعم پپسی را دوست دارند این کوکاکولا است که بر بازار مسلط شد.

 

واقعیت این است که مغز تصاویر و ایده‌های تبلیغاتی را به‌خاطر می‌آورد و افکار و احساسات مرتبط با آن نام تجاری نشان‌دهنده واکنش‌های مهم در انتخاب و خرید آن محصول است.

پس در نتیجه بازاریابی عصبی مطالعه رسمی پاسخ‌های مغز به تبلیغات و مارک‌های تجاری است و تنظیم آن پیام‌ها بر اساس بازخورد برای جلب پاسخ‌های حتی بهتر است.

 

فقط چند قسمت از مغز تمایل به تحریک یا عدم آن را در بازاریابی عصبی نشان می‌دهد:

Nucleus accumbens - انتظار لذت را ایجاد می‌کند

قشر پیش پیشانی تفکر بالاتر را کنترل می‌کند

هیپوکامپ به حافظه کمک می‌کند

Insula - محرک‌های دردناک را پیش‌بینی و اجتناب می‌کند

قشر پیشانی ناامیدی را زمانی ثبت می‌کند که پاداش مورد انتظار محقق نشود

 

درحالی‌که فناوری دخیل در بازاریابی عصبی بسیار پیچیده است، فرض ساده این است که ممکن است مصرف‌کنندگان دروغ بگویند و احساس واقعی خود را بازگو نکنند.

و یا حتی اگر مصرف‌کنندگان دروغ نگویند، اغلب ممکن است آنچه را که فکر می‌کنند را نتوانند به‌درستی به زبان نیاورند.

 دانشمندان عقیده دارند که ۹۵ درصد از کل افکار ما در ضمیر ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. در این صورت روش‌های تحقیق سنتی نمی‌توانند این افکار را اندازه‌گیری کنند.

چه کسی بازاریابی عصبی را پیاده‌سازی می‌کند؟

بازاریابی عصبی روش بسیار هزینه‌بری است در حقیقت، خرید یک دستگاه fMRI می‌تواند تا ۵ میلیون دلار هزینه داشته باشد و تشکیل گروه‌هایی از افراد برای اجرای این آزمایش نیز بسیار گران تمام می‌شود.

مایکروسافت از داده‌های EEG برای درک بهتر تعامل کاربران خود با رایانه‌های شخصی و لپ‌تاپ خود، از جمله احساس "تعجب، رضایت و سرخوردگی" استفاده می‌کند.

صرف‌نظر از هزینه قابل‌توجه آن، بازاریابی عصبی هنوز دارای طیف وسیعی از مخالفان و کسانی است که به این روش بدبین‌اند.

این نگرانی‌ها شامل اتهامات نظیر شستشوی مغزی افراد و سؤالاتی در مورد اینکه رفتار مغز چقدر بر رفتار مصرف‌کنندگان تأثیر می‌گذارد و ناتوانی در به‌کارگیری تکنیک‌های بازاریابی عصبی در عرصه تجارت است.

بااین‌حال، همان‌طور که بسیاری از کاربران برجسته بازاریابی عصبی گواهی می‌دهند، بازاریابی عصبی تخیلات بازار را به خود جلب کرده است.

بازاریابی عصبی برای چه مشتریانی مؤثر است؟

بازاریابی عصبی یک روش برای تعیین ترجیحات مشتری و وفاداری به یک نام تجاری است، زیرا می‌تواند تقریباً برای هرکسی که در مورد یک محصول یا شرکت نظر داده است اعمال شود.

این بازاریابی بر ایجاد تأثیرات مثبت و به‌یادماندنی در ذهن مشتریان متمرکز است. بازاریابی عصبی این تأثیرات را اندازه‌گیری می‌کند، اما هرکسی می‌تواند اکتشافات اساسی را انجام داده و محصول یا خدمات خود را طوری تنظیم کند که نیازهای ناخودآگاه مصرف‌کننده را منعکس کند.

به‌عنوان‌مثال، در این روش دستگاه‌های حسی که خاطرات را ایجاد یا برانگیخته می‌کنند، می‌توانند به‌راحتی استفاده شوند عطر نان تازه، خاطرات داستان‌های گذشته یا یک اثر منتشر شده یا یک تجربه مشترک، یک زبان تحریک‌کننده و..

اینها همه نمونه‌های مؤثر از بازاریابی عصبی هستند که تقریباً در هر کسب‌وکاری با هراندازه ای قابل‌استفاده هستند.

کمپین بازاریابی عصبی چگونه توسعه می‌یابد؟

اگرچه کار آنها به‌شدت بر قسمت قابل‌مشاهده تبلیغات تأثیر می‌گذارد، اما بازاریابان عصبی عمدتاً بر کار پشت‌صحنه این تبلیغات تمرکز می‌کنند. آنها نسبت به مطالعه پیام‌ها یا علامت تجاری مناسب کمتر از مطالعه احساسات و خاطرات ناشی از آن پیام اهمیت می‌دهند.

 

کمپین بازاریابی عصبی بیشتر به دنبال افراد و مصرف‌کنندگان است. درحالی‌که بازاریابی معمولی به طور گسترده‌ای از بخش متفاوتی از مشتریان به دست می‌آید، از طریق روش‌های مختلف (گروه‌های متمرکز، نظرسنجی، سوابق مشتریان و غیره) ، بازاریابی عصبی به‌طورجدی بر روی افراد آزمون بازاریابی متمرکز می‌شود.

 

در این راستا، دستگاه‌های MRI و EEG برای نظارت بر فعالیت مغزی شرکت‌کنندگان قبل، حین و بعد از قرارگرفتن در معرض تکنیک‌های بازاریابی عصبی مورداستفاده قرار می‌گیرند. از دیگر سنسورهای فیزیولوژیکی که ضربان قلب، تنفس و واکنش پوست را کنترل می‌کنند نیز ممکن است در این روش استفاده شود.

 

بازاریابی عصبی بستگی به فرایندی دارد که به‌عنوان آماده‌سازی شناخته می‌شود. یک واکنش الکتروشیمیایی در مغز انسان که هرگاه موضوعی برای اولین‌بار مطرح می‌شود شروع می‌شود.

 آماده‌سازی به مغز اجازه می‌دهد تا هر چیزی را که در مورد یک موضوع خاص می‌داند به‌خاطر بیاورد. حتی قبل از اینکه ذهن خودآگاه از محرکی آگاه شود، ذهن ناخودآگاه در حال پردازش و پاسخ‌دهی به این رویداد است.

همه این اتفاقات تنها در یک ثانیه روی می‌دهد؛ بنابراین، بازاریابی عصبی بیشترین اهمیت را به ضمیر ناخودآگاه می‌دهد که پاسخ برای اولین‌بار در آن شکل می‌گیرد.

 

هنگامی که مغز مصرف‌کننده آماده می‌شود، اطلاعات و محرک‌های جدیدی معرفی می‌شود تا به مغز اجازه دهد این اطلاعات جدید را با آنچه در حال حاضر می‌داند مقایسه کند و نظرات آگاهانه‌ای در مورد محصول ایجاد و بیان کند. این اطلاعات با اطلاعاتی که قبلاً در مرحله آماده‌سازی گردآوری شده است مقایسه می‌شود.

 

پس از جمع‌آوری تمام داده‌ها، ساختار کمپین بازاریابی بیشتر شبیه به یک کمپین بازاریابی "سنتی" می‌شود. بر اساس داده‌های عصبی و حسی جمع‌آوری‌شده، تیم بازاریابی گسترده‌تر، کمپین را توسعه داده و تنظیم می‌کند تا حداکثر تعامل و حفظ رابطه را با مصرف‌کنندگان ایجاد کند.

 

 

عناوین شغلی مرتبط با استراتژی‌های بازاریابی عصبی

مدیران مشتری

مدیران مشتری مسئول توسعه و ارائه مطالعات عصبی هستند که توسط مشتریان (اغلب با رتبه بالا) انجام می‌شود.

این افراد ایجاد روابط با ذی‌نفعان کلیدی و همچنین درک عمیق نیازها و اهداف تجاری مشتری را در دستور کار دارند. همچنین آنها مجموعه‌ای فعال از اهداف و تحویل را به مشتریان حفظ می‌کنند

تقطیر اطلاعات و بینش کیفی از داده‌های کمی، و ارائه نتایج مطالعات عصبی به طور مستقیم به مراجعان، به آنها کمک می‌کند تا درک داده‌های ارائه شده را نیز تفسیر کنند.

مدیران مشتری بینش‌های کاربردی از مطالعات عصبی را توسعه داده و در جهت پیاده‌سازی آنها تلاش می‌کنند.

آموزش و مهارت

مدیران مشتری مرتبط با بازاریابی عصبی به مدرک کارشناسی (یا ترجیحاً بالاتر) در تجارت یا علوم اجتماعی و سیاسی احتیاج دارند. کلاس‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و علوم سیستم نیز مفید خواهد بود. علاوه بر این، مدیران مشتری به پنج تا ده سال تجربه در مدیریت مستقیم مشتریان و همچنین تجربه قابل‌توجه در تحقیقات بازار و برند، تجزیه‌وتحلیل تبلیغات، تحقیقات جمعیت‌شناختی و توسعه محصول نیاز خواهند داشت.

 

مشاوران بازاریابی عصبی

مشاوران بازاریابی عصبی (مربیان/مربیان/مربیان) اطلاعات به‌دست‌آمده از روش‌های بازاریابی عصبی را گرفته و سایر شرکت‌ها را در مورد نحوه پیاده‌سازی این یافته‌ها با کسری از هزینه بازاریابی عصبی رسمی آموزش می‌دهند.

آنها از دانش موجود در زمینه بازاریابی عصبی استفاده می‌کنند و شرکت‌ها را مجهز می‌کنند تا این دانش را در استراتژی‌های فروش، بازاریابی و ارتباطات موجود خود به کار گیرند.

بر اساس یافته‌های داده‌های عصبی و حسی، شرکت‌کنندگان را به‌صورت جداگانه یا در کارگاه‌ها آموزش دهید تا به زبان تصمیم‌گیرندگان پیام دهند و صحبت کنند.

ارائه مشاوره در مورد نحوه ایجاد وب‌سایت‌های شرکت، مطالب بازاریابی و نام تجاری کلی و پیام‌رسانی "بیشتر برای مغز"

آموزش و مهارت

مشاوران در این زمینه به طور ایدئال دارای سابقه تحصیلی هستند که دارای ترکیبی از بازاریابی، روان‌شناسی و علوم اعصاب شناختی است. هرگونه تجربه قبلی در زمینه بازاریابی و ارائه الزامی است. مهارت‌های ارتباطی عالی نیز ضروری است و استاندارد هر برنامه آموزشی بازاریابی خوب است.

 

تحلیلگر تحقیقات بازار

تحلیلگران تحقیقات بازار انجام بازاریابی عصبی و سایر تحقیقات کیفی، به‌منظور یادگیری واکنش‌های آگاهانه و ناخودآگاه مشتریان نسبت به محصولات و پیام‌های ارائه شده را بر عهده دارند.

تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی داده‌های عصبی و سایر داده‌های جمع‌آوری‌شده از سایر روش‌های تحقیق

بر اساس اطلاعات جمع‌آوری‌شده، در مورد نحوه اصلاح محصول و یا پیام‌رسانی به مشتریان از دیگر وظایف آنهاست.

آموزش و مهارت

تحلیلگران تحقیقات بازار حداقل به مدرک کارشناسی در تحقیقات بازار یا رشته‌های مرتبط مانند آمار احتیاج دارند. کسانی که مایل به تخصص در بازاریابی عصبی هستند نیز لازم است کلاس‌های روان‌شناسی و علوم اعصاب را گذرانده یا حداقل در معرض آن قرار بگیرند.

به دلیل ماهیت پیشرفته تحقیق، یا برای کسانی که به دنبال پست‌های رهبری هستند، ممکن است مدرک کارشناسی ارشد نیز موردنیاز باشد. تحلیلگران پژوهشی اغلب در دوران مدرسه کارآموزی را گذرانده‌اند و همچنین باید به دنبال تجربه در مشاغلی باشند که نیاز به جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها دارد.

 

نتیجه‌گیری

بازاریابی عصبی درست بر اساس نام خود و به‌ویژه در بالاترین سطوح در دوجهان بسیار متفاوت عمل می‌کند: بازاریابی و عصب‌شناسی.

 بنابراین، آژانس‌های بازاریابی عصبی به دنبال افرادی خواهند بود که در درجه اول افراد تجاری هستند که می‌توانند با دانشمندان علوم اعصاب ارتباط برقرار کنند و برعکس، آنها راحت می‌توانند اصطلاحات فنی را به اطلاعاتی تبدیل کنند که تصمیم‌گیرندگان آن را درک کنند. آموزش بازاریابی به شما کمک می‌کند تا با افرادی که در هر دو طرف هستند ارتباطی متقاعدکننده برقرار کنید.

 

ازآنجاکه بازاریابی عصبی بین روان‌شناسی و علم قرار دارد، دوره‌های رفتاری مصرف‌کنندگان برای متخصصان آینده بسیار مفید خواهد بود. درک فناوری پشت این عمل نیز یکی از جنبه‌های اصلی برنامه‌های بازاریابی عصبی است، اما این فناوری همچنان به طور منظم در حال تغییر است. امروزه fMRIها و EEGها موردتوجه قرار می‌گیرند. بااین‌حال، در آینده، ممکن است تکنیک‌های اندازه‌گیری مغز بسیار پیشرفته‌تر باشند.

بنابراین مغز خود را آماده کرده و با مدارس و مشاورانی صحبت کنید که می‌توانند به شما در مسیر شغلی فعال در زمینه بازاریابی کمک کنند.

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

آمیخته بازاریابی یا آمیزه بازاریابی که در انگلیسی با اصطلاح Marketing Mix شناخته می‌شود، جزئی از اصطلاحات رایج در دنیای بازاریابی است. اگر در این زمینه فعال باشید و با دنیای بازاریابی ارتباط خوبی داشته باشید، حتما نام این اصطلاح را شنیده‌اید. ممکن است اطلاعاتی را نیز درباره آن داشته باشید.

این اصطلاح از قدیمی‌ترین اصطلاحات در این فضا است و حدود هفتاد سال عمر دارد. در دنیایی که هرروز در حال تغییر است و هرلحظه اطلاعات به سرعت آپدیت می‌شوند، ثابت ماندن این اصطلاح نشان از اهمیت آن دارد. اینکه این اصطلاح چه مفهومی دارد و در چه معنایی به کار می‌رود، بسیار گسترده است. چیزی در این مقاله قرار است به آن بپردازیم.

همچنین آمیخته بازاریابی انواع بسیاری دارد و کاربرد آن در هر کسب و کاری بازر است. این‌ها نیز دیگر موضوعاتی است که در این مقاله می‌خواهیم به آن بپردازیم. به این ترتیب در این مقاله تلاش می‌کنیم تا با این موضوع و گستره‌ی تمام نشدنی آن آشنایی بیشتری را کسب کنیم.

پس در صورتی که به این موضوعات علاقه دارید و نیاز می‌دانید تا اطلاعات بیشتری را در این باره کسب کنید، یا دوست دارید بدانید اصطلاحی که شنیده‌اید به چه معنایی است، این مقاله را همراهی کنید. امید است تا پایان مقاله، به سوالات شما پاسخ مناسب داده شود.

بازاریابی آمیخته، تکنیک یک کسب و کار

بازاریابی آمیخته بخشی از بازاریابی محسوب می‌شود. بخشی که با استفاده از ابزارهای بازاریابی تعدادی از اجزای آن را ترکیب می‌کند و به این ترتیب به کمک یک کسب و کار می‌آید. با استفاده از آمیخته بازاریابی، شناخت بیشتری نسبت به کسب و کار حاصل می‌شود و مدیریت بهتری را می‌توانید روی کسب و کار خود داشته باشید. این کار به منظور رسیدن سریع‌تر به اهداف دلخواه یک کسب و کار صورت می‌پذیرد. هدف دلخواهی که می‌تواند برندینگ باشد یا سود و درآمد بیشتر حاصل از فروش! البته این هدف، با توجه به نوع کسب و کار متفاوت است.

در واقع آمیخته بازاریابی را می‌توان مجموعه‌ای از ابزارها یا تاکتیک‌هایی دانست که اگر در کنار هم به درستی مدیریت شوند، هر کسب و کاری را به سمت اهداف مورد نظرش، در هر زمینه‌ای به پیش می‌برند. قرارگرفتن در مسیر این اهداف باعث رشد و شکوفایی کسب و کار می‌شود و به پیشرفت آن کمک بسیاری می‌کند. از این تاکتیک‌ها برای تبلیغ یک محصول یا خدمات در بازار و فروش آن استفاده می‌شود. در ادامه به برخی از این تاکتیک‌ها می‌پردازیم. البته پیش از آن لازم است تا پیشینه‌ای را درباره آمیخته بازاریابی بدانیم:

از تاریخچه آمیخته بازاریابی تا امروز

تاریخچه و شروع واژه آمیخته بازاریابی به سال‌ها پیش باز می‌گردد. زمانی که در سال 1949 میلادی، نیل بوردن این مفهوم را مطرح کرد. به گفته بوردن، هنگام ایجاد یک برنامه بازاریابی متناسب با نیازهای شرکت خود، مدیر بازاریابی باید نیروهای رفتاری را بسنجد و سپس عناصر بازاریابی را در ترکیب خود با نگاهی دقیق به منابعی که باید با آنها کار کند ، تطبیق دهد. البته این گفته‌های بوردن آنچنان مورد توجه قرار نگرفت و به دست فراموشی سپرده شد.
سال‌ها بعد آلدرسون دوباره از این واژه استفاده کرد و آن را به دنیا یادآوری کرد. پس از او بود که کم‌کم این واژه شناخته شد. تا آن‌جا که مک کارتی در سال 1960 با تلفیق کردن حرف‌های بوردن و آلدرسون به نتیجه‌ای جدید در این زمینه رسید. او کسی بود که مدل 4p را مطرح کرد.

مدل 4p، مدلی بود که بعدها تکمیل‌تر هم شد. همان افراد قبلی و برخی افراد دیگر بخش‌هایی را به این مدل اضافه کردند. این بخش‌ها و اضافه شدنشان به مدل قبلی، توانست تا حدودی نواقص مدل 4p را برطرف کند و مدل بهتری را ارائه دهد. مدلی که به 7p شهرت یافت. البته پس از آن نیز این مدل همچنان تکمیل یافت و به مدل‌های بالاتری ارتقا پیدا کرد. این مدل هنوز هم درحال ارتقا یافتن است و روز به روز به مدل‌های بالاتر و دقیق‌تری تبدیل می‌شود. تمام این ارتقا یافتن‌های این مدل، به دلیل پیشرفت روز افزون دنیای بازاریابی است. دنیایی که در هر لحظه تغییرات بسیاری را مشاهده می‌کند و به روزتر از قبل می‌شود.

آشنایی با بازاریابی 4p و مدل‌های به روزتر آن

اگر کمی با بازاریابی آشنا باشید، احتمالا واژه 4p را شنیده‌اید. واژه‌ای که این روزها در حال گسترش است و مددل‌های بالاتری جایگزین شده است. مدل‌هایی که بسیار فراوان هستند. اگر این واژه برای شما جدید است و درباره آن چیزی نشنیده‌اید، باید بدانید که منظور از این حروف و اعداد، مسائل مهم در بازاریابی است. 4p موجود در اولین نظریه بازاریابی آمیخته را در ادامه برای شما به طور مفصل توضیح داده‌ایم. امید است با خواندن آن بتوانید اطلاعات کافی و جامعی را به دست آورید:

  1. محصول (Product): محصول همان خدمات یا کالایی است که به مشتری عرضه می‌شود. ممکن است این محصول فیزیکی باشد  و ممکن است که خدماتی باشد که مخاطب دریافت می‌کند. نکته مهم در اینجا این است که این محصول یا خدمات باید با کیفیت بالایی، به دست مخاطب برسد. بهترین کیفیت ممکن!

البته کیفیت محصول تنها نکته مهم در ارتباط با محصول نیست. بلکه متناسب بودن محصول با نیاز مشتری نیز نکته بسیار مهمی است که باید با توجه به شناخت و بررسی دقیق از مخاطب، شکل گیرد.

شکل، بسته‌بندی، کیفیت و بسیاری از عوامل دیگر نیز در انتخاب محصول تاثیر گذار هستند.

  1. قیمت (Price): قیمت محصول چالش دیگری برای دارندگان کسب و کار است. این نکته مهم که می‌تواند باعث بهبود بازار یا سقوط یکباره آن شود، نکات مهمی را در خود دارد. برای تعیین قیمت یک محصول در بازار، استراتژی‌های بسیاری وجود دارند. استراتژی‌هایی که می‌توانند باعث بهبود وضعیت کسب و کار شما شوند. پس اهمیت بسیاری دارد تا با این عوامل آشنایی لازم را داشته باشید.
  2. ترویج (Promotion): اگر شما باقی مراحل را به بهترین شکل هم پشت سر بگذارید، مرحله ترویج مرحله سرنوشت ساز است! شما در این مرحله خود را معرفی می‌کنید، با تبلیغ کردن خود را به مخاطبان و مشتریان معرفی کرده و برای خود مخاطبان بیشتری را جذب می‌کنید. این مرحله نیز استراتژی‌های مخصوص به خود را دارد. استراتژی‌هایی که با پیشرفت دنیا روز به روز تغییر می‌کنند. پس اگر کسی به دنبال بهبود وضعیت خود در دنیای بازاریابی باشد، باید به خوبی از این بستر استفاده کرده و مطابق با پیشرفت‌های روز دنیا، خود را به بهترین شکل ممکن، به مخاطبان معرفی نماید.
  3. مکان(Place): حال نوبت آن است که محصول خود را بین مخاطبان توزیع کنید. برای این کار لازم است تا بدانید قرار است از چه طریقی این محصول را به دست مخاطب خود برسانید. البته این مکان و محل توزیع، برای هر کسب و کاری متفاوت است. ممکن است برای برخی بهترین محل توزیع به صورت اینترنتی و در فروشگاه‌های اینترنتی باشد، برای برخی محصولات دیگر بهترین مکان توزیع محصول در سوپر مارکت‌ها یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای معنا داشته باشد. پس از آن‌که با بررسی مخاطب و پرسونای خود، بهترین مکان توزیع را یافتید، وقت آن است که محصول خود را به آن محل ببرید و فروش محصول یا خدمات خود را آغاز کنید.

البته پس از آن به این 4 واژه، واژه‌های بسیاری به بازاریابی آمیخته اضافه شدند. البته همان‌طور که در توضیحات بالا خواندید، باید بدانید که 4P به معنای این است که محصول مناسب را، با قیمت مناسب، در مکان و زمان مناسبی به دست مخاطب یا مشتری خود برسانیم.

پس از نظریه 4p، افرادی سه گزینه دیگر را نیز به این نظریه اضافه کردند و آن را به نظریه 7p ارتقا دادند. در صورتی که برای شما سوال است که آمیخته بازاریابی 7P به چه مفهومی است، ادامه این مقاله را همراه ما باشید. سه گزینه دیگری که به آمیخته بازاریابی 4P اضافه می‌شوند و آن را تکمیل می‌کنند، نیروی انسانی، شواهد عینی و فرآیند هستند. مواردی که به طور مفصل به آن می‌پردازیم:

  1. نیروی انسانی: پس از شکل‌گیری بازاریابی آمیخته 4P، جای یک گزینه در آن بسیار خالی بود. آن هم فاعل تمامی مواردی بود که در بالا و در 4 مورد اول بازاریابی آمیخته ذکر کردیم! نیروی انسانی، تمام افرادی را شامل می‌شود که در تمام مراحل رشد کسب و کار و فعالیت‌های آن، به طور مستقیم یا غیرمستقیم شرکت دارند. شما باید نیروهایی همسو باارزش‌های خود داشته باشید. نیروهایی متخصص که بتوانند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری کنند.
  2. شواهد عینی: شواهد عینی یا فیزیکی در واقع همان ساختمان شرکت، ظاهر وب سایت، ظاهر پرسنل یک فروشگاه، و به طور کلی محیطی است که در آن به فعالیت می‌پردازیم. به طور قطع شما هم با این موارد روبه‌رو شده‌اید. وارد یک فروشگاه شده‌اید و به خاطر ظاهر زیبای آن، خریدی را انجام داده‌اید یا به خاطر کیفیت نه چندان مطلوب در ظاهر یک وب‌سایت از خریداری کردن از آن وب سایت خودداری کرده‌اید. پس باید به یاد داشته باشید که ظاهر هم مسئله مهمی در بازاریابی است!
  3. فرآیند: فرآیند مسیری است که هر کالا یا خدمات تا رسیدن به دست مشتری یا مخاطب خود طی می‌کند. بهترین فرآیند مسیری ساده است که در آن مخاطب با کمترین چالش روبه‌رو است. در صورتی که این فرآیند قرار باشد، سخت و چالش برانگیز باشد، می‌تواند مخاطب و مشتری را دفع کرده و موجب تبلیغات منفی برای محصول شود.

پس از این 7 مورد، در سال‌های بعد مواردی دیگری نیز به این‌ها اضافه شدند. مواردی مانند دسته‌بندی (Packaging)، امنیت (Privacy)، علایق شخصی (Personal Interest)، پرداخت (Payment)، شبکه‌های اختصاصی (Personal Networks)، تفسیر عمومی (Public Commentary)، ایجاد اشتیاق (Passion)، بررسی و آنالیز  (Probe)، بهره‌وری (Productivity)  و  ...

البته پس از تمامی این‌ها، موارد دیگری نیز به آمیخته‌های بازاریابی اضافه شدند. مثلا مدل 4C مدل مدرن‌تری بود که روبرت لوتربرن معرفی کرد و آن را جایگزینی برای تمام مدل‌های  Pخواند! این مدل بر پایه‌ی مولفه‌های ارزش برای مشتری  (Customer Value)، هزینه  (Cost)، سهولت دسترسی  (Convenience) و ارتباط با مشتری (Communications)شکل گرفت.

مدل دیگری که این‌بار توسط الکساندر چرنف تبیین شد، مدل 7T بود! مدلی که برخلاف تمام مدل‌های قبلی، هیچ کدام از مولفه‌های آن با حرف T شروع نمی‌شوند! زیرا چرنف معتقد است که بازاریابی آمیخته مجموعه‌ای از تاکتیک‌ها است. این مدل ترکیبی از تمام مدل‌های قبلی است و چرنف برای تشکیل آن، از تمام مدل‌های قبلی استفاده کرده است تا بتواند مدل جدید را تشکیل دهد. تاکتیک‌هایی که حرف اول کلمه آن، اسم مدل را تشکیل داده است. این مولفه‌ها نیز عبارتند از:

  • محصول  (Product)
  • خدمات  (Service)
  • برند  (Brand)
  • قیمت  (Price)
  • مشوق‌ها  (Incentives)
  • ارتباط  (Communication)
  • توزیع  (Distribution)

مزایای شناخت و استفاده از آمیخته بازاریابی

  1. داشتن نگاه جامع و یکپارچه نسبت به کسب و کار خود
  2. ایجاد هماهنگی بیشتر در بخش‌های مختلف کسب و کار شما
  3. ارزیابی تمام جوانب بازاریابی کسب و کارتان با توجه به شرایط موجود
  4. توانایی طراحی استراتژی کامل برای بازاریابی نسبت به کسب و کار شما
  5. کنترل استراتژی‌های بازاریابی برای رسیدن به اهداف کسب و کار
  6. امکان نظارت بر بخش‌هایی که تا به امروز به آن پرداخته نشده است
  7. توسعه محصولات، ارائه خدمات جدید
  8. ایجاد فضای رقابتی بیشتر و حرکت به سمت سوددهی بالاتر
  9. تمایز پیدا کردن با رقبا با استفاده از این تکنیک‌ها
  10. در دست گرفتن بازار هدف و تولید محصولات مورد نیاز مشتری

خلاصه نکات پایانی مقاله

کافی است کمی در اینترنت سرچ کنید و به دنبال مدل‌های بازاریابی آمیخته بگردید. می‌بینید که تمام مدل‌های که ما گفتیم، بخشی از مدل‌هایی است که تا به حال مطرح شده است. همچنین مدل‌های بسیار دیگری نیز هستند که ما از آن‌ها یاد نکردیم و در این مقاله به آن‌ها نپرداختیم. این انواع بازاریابی آمیخته به قدری زیاد، متنوع و گسترده است که شما ممکن است با خواندن آن‌ها گیج شوید. بسیاری از این مدل‌ها مواردی شبیه به هم دارند و برخی دیگر از اجزای جدید تشکیل شده‌اند که به تازگی اضافه شده است. به هرحال شما در صورتی که علاقه دارید تا در این رابطه بیشتر بدانید و این بازاریابی آمیخته را در دنیای کسب و کار خود به کار ببندید، لازم است تا نسبت به این موارد آگاهی داشته باشید. پس از کسب آگاهی کافی و لازم نسبت به تمامی این موارد، می‌توانید مولفه‌های مطرح شده را بسنجید. حال با درنظر گرفتن شرایط کسب و کار خود، این مولفه‌ها را به کار ببندید!

دانستن درباره این موارد به تنهایی کافی نیست. برای بهره‌برداری از این موضوع، لازم است با توجه به مخاطب و پرسونای خود، از این موارد استفاده کنید. موارد کاربردی‌تر را برای کسب و کار خود شناسایی کرده و به کار ببندید. امید است که موفقیتی بیش از پیش در این راستا کسب کنید.

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

همان‌طور که می‌دانید ما انسان‌ها به عنوان دارندگان کسب و کارهای تجاری و انجام فعالیت‌های بازاریابی، نمی‌توانیم بر روی تمامی بخش‌های یک بازار به یک اندازه، تمرکز داشته باشیم. چراکه به اندازه کافی دارای امکانات و پول نیستیم. از طرف دیگر وقت و نیروی انسانی کافی در اختیار نداریم. هم‌چنین نمی‌توانیم این انتظار را داشته باشیم تا مشتریان و کاربران، تمامی ویژگی‌های مثبت و قابل قبول کالاها و خدمات و نقاط قوت آن‌ها را به محصولات و خدمات ما نسبت دهند. در چنین شرایطی، استفاده از استراتژی بازاریابی STP ضرورت پیدا می‌کند.

لازم است بدانید که این مدل، یک مدل و فرایند بازاریابی برای کسب و کارهای تجاری و یا خدماتی است که  کمک می‌کند تا کسب و کارهای مختلف بتوانند بهترین نتایج را با توجه به منابع سازمانی خود به دست آورند.  همان‌طور که می‌دانید در گذشته، ساخت یک محصول با کیفیت بالاتر، اصلی‌ترین استراتژی بازاریابی به شمار می‌رفت. اما در حال حاضر این مفاهیم، چندان ارزشی ندارند. در رویکرد جدید، این مساله مطرح می‌شود که جایگاهی که یک کسب و کار در ذهن مشتریان خود ایجاد می‌کند بیش از کیفیت محصول و خدمات، در خاطر مشتریان باقی خواهد ماند. تمامی این عوامل موجب شده تا یک رویکرد و استراتژی به نام استراتژی STP در بازاریابی ایجاد شود.

استراتژی STP چیست؟

همان‌طور که گفته شد در حال حاضر، استراتژی و یا فرایند STP یکی از مهم‌ترین مفاهیم و موضوعات در بازاریابی به شمار می‌رود. این عبارت از سه کلمه به وجود آمده است که به صورت مخفف شده، در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. سه کلمه ایجاد کننده STP، عبارتند از: Segmentation، targeting، positioning. این سه کلمه، به معنای بخش بندی، هدف گذاری و جایگاه یابی در بازاریابی به کار گرفته می‌شوند و نشان دهنده ارتباط میان بازار و نحوه انتخاب یک شرکت برای رقابت در آن بازار هستند.

در حقیقت لازم به ذکر است که هدف از اجرای این استراتژی، هدایت و رهبری یک سازمان به سمت توسعه و رونق و شکوفایی است که در این مسیر، از یک ترکیب بازاریابی مناسب نیز استفاده می‌شود. لازم به ذکر است که استراتژی STP در بازاریابی به صاحبان کسب و کارهای مختلف تجاری و یا خدماتی کمک می‌کند تا بتوانند با ارزش‌ترین و مهم‌ترین مشتریان خاص خود را شناسایی کنند و از طرف دیگر، به توسعه استراتژی‌های بازاریابی خود اقدام نمایند. با استفاده از این مدل بازاریابی، صاحبان کسب و کارهای مختلف، قادر خواهند بود محصولات مورد نظر و خدمات خود را به هر فردی بفروشند.

لازم است این نکته را نیز در نظر داشته باشید که در حال حاضر از میان کسب و کارهای متعدد، کسب و کارهایی که هدف مشتری خود را می‌دانند بهتر و راحت‌تر می‌توانند برای حل مسائلشان راه حل پیدا کنند و یا از نظرات مشتریان برای بهبود کسب و کار خود و رونق و توسعه آن، استفاده نمایند.

کاربرد استراتژی STP در بازاریابی

به طور کلی می‌توان گفت مدل بازاریابی STP زمانی موثر و کارآمد است که قصد داشته باشید نوعی برنامه بازاریابی تدارک ببینید که اساس و اصول آن بر پایه ارتباط با مشتریان واقع شده باشد. بنابراین با استفاده از این استراتژی، این امکان فراهم می‌شود تا بازاریاب بتواند پیشنهادات و پیام‌های خود را اولویت بندی نماید و سپس به توسعه آن اقدام کند. وی می‌تواند برای درگیر کردن مشتریان با پیام‌ها و پیشنهادات خود، پیام‌ها را به صورت شخصی سازی شده تدارک ببیند و سپس آن‌ها را برای مخاطبین خود ارسال کند. بنابر این عامل می‌توان گفت فرایند STP نوعی فرایند مخاطب محور است و بر مخاطب و نیازهای وی تمرکز دارد. بنابراین تمرکز این بازرایابی بر محصول واقع نشده است. چراکه از طریق اجرای این روش، بازاریاب می‌تواند پیام‌ها و پیشنهادات خود را به مخاطبانی ارسال کند که محصول و یا خدمات مورد نظر، به نوعی با آن‌ها در ارتباط است.

این عامل باعث می‌شود تا دریافت چنین پیام‌هایی برای مخاطب نیز جذاب و قابل توجه باشد. از طرف دیگر می‌توان به این عامل اشاره کرد که استراتژی و فرایند STP بیشترین تاکید خود را بر روی اثر گذاری تجاری دارد. این عامل به این معنا است که این استراتژی قصد دارد ارزشمندترین مخاطبان را برای کسب و کار انتخاب کند و سپس به شخصی سازی آمیخته با بازاریابی دست بزند و از طرف دیگر، برای هر یک از گروه‌ها جایگاه مناسب را در نظر بگیرد.

مفاهیم موجود در استراتژی بازاریابی STP

همان‌طور که پیش از این نیز، گفته شد عبارت STP از کلماتی مانند:  Segmentation، targeting، positioning  به وجود آمده است که در زبان فارسی، به بخش بندی و یا تقسیم بازار، هدف گذاری و یا تعیین بازار هدف و هم‌چنین موقعیت یابی ترجمه شده‌اند. در این بخش قصد داریم به شرح مفاهیم موجود در استراتژی STP اقدام کنیم.

بخش بندی و یا تقسیم بازار هدف در استراتژی STP

لازم به ذکر است که بخش بندی در این فرایند به این معنا نیست که فرایند بازاریابی باید برای تمامی بازار، اجرایی شود. بلکه این عامل بدین معنا است که باید آماده سازی عملیات بازاریابی برای بخش کوچکی از بازار، اتفاق بیفتد. در حالت کلی، یک بازاریاب می‌تواند کل جمعیت یک کشور را مشتری خود فرض کند، اما نکته‌ای که لازم است به آن توجه داشته باشید این است که تمامی افراد مجبور نیستند به خرید محصول مورد نظر شما اقدام کنند. لذا در این گام باید بازار از نظر ویژگی‌های آن و ابعاد گوناگون، مورد بررسی قرار بگیرد و دسته بندی شود.

از طرف دیگر و همان‌طور که می‌دانید تقسیم بندی به معنای درک و فهم بیشتر انواع نیازهایی است که در حال حاضر، در بازار وجود دارد. نیازهایی که برای انواع مختلف مردم موجود است. ارائه یک محصول و یا خدمت در بازار ممکن است مصرف کنندگان و مخاطبان گوناگونی داشته باشد. اما هر یک از مصرف کنندگان به دلیل خاصی از محصول مورد نظر استفاده می‌کنند. بنابراین هدف تمامی آن‌ها از خرید یک محصول، یکسان نیست. بنابر این عامل در صورتی که شما قصد داشته باشید بازار را بخش بندی و یا تقسیم بندی کنید لازم است متغیرهای بسیاری را در نظر داشته باشید. این متغیرها به شما کمک خواهند کرد تا بتوانید مصرف کنندگان مختلف محصولات و خدمات خود را از یکدیگر متمایز کنید.

از جمله این متغیرها می‌توان به متغیرهای جمعیت شناختی اشاره کرد. از جمله مواردی که این متغیر در بر می‌گیرد می‌توان توجه به سن مشتریان، جنس، تحصیلات، میزان درآمد و.. را نام برد. متغیرهای روانشناختی، دیگر متغیرهایی هستند که باید برای بخش بندی بازار از آن استفاده کنید. این دسته از متغیرها شامل شیوه زندگی، وضع اجتماعی و... است. از دیگر انواع متغیرهایی که باید در این زمینه مورد بررسی قرار دهید می‌توان به متغیرهای رفتاری اشاره کرد.

مزایای بخش بندی و تقسیم بازار در استراتژی STP

لازم به ذکر است که بخش بندی مشتریان و دسته بندی آن‌ها موجب می‌شود تا توسعه بازار به صورت همگام با هدف بازاریابی، محقق گردد. از طرف دیگر انجام این کار، باعث می‌شود بتوانید به تجزیه و تحلیل بازار دست بزنید و فرصت‌های تصمیم گیری در خصوص کیفیت فعالیت‌های بازاریابی را به دست آورید. از این طریق می‌توانید به نیازهای مشتریان خود، پاسخ بهتر و مطلوب‌تری ارائه دهید و از طرف دیگر، سطح کیفی خرید آن‌ها را نیز افزایش دهید. در بسیاری از مواقع، این امکان وجود ندارد که شما بتوانید قیمت محصولات و یا خدمات خود را افزایش دهید چراکه احساس می‌کنید در این صورت، مشتریان خود را از دست خواهید داد. در صورتی که اگر به دسته بندی مشتریان در بازار اقدام کنید می‌توانید گروهی از مشتریان را که حاضرند قیمت بالاتری برای دریافت محصولات و کالاها و ا خدمات شما پرداخت کنند را مورد شناسایی قرار دهید و بخشی از محصولات و خدمات خود را برای آنان در نظر بگیرید و سپس محصولات مورد نظر را با قیمت مطلوب به آن‌ها بفروشید. از این طریق، هم‌چنین امکان جذب گروه‌های جدید و مخاطبان تازه و مشتریان بیشتر برای محصولات و خدمات شما فراهم خواهد شد.

به طور کلی لازم است این نکته را در نظر داشته باشید که برای دستیابی به مشتریان تازه باید حتما از یک برنامه ریزی برای قشر خاصی از جامعه هدف، استفاده کرد. چراکه نمی‌توان یک برنامه جامع و کلی را برای تمامی مشتریان در نظر گرفت و آن را اجرایی کرد. در چنین شرایطی، با بخش بندی بازار، قادر خواهید بود پیشنهادات و محصولات خاصی را برای مخاطبان ویژه خود به صورت جداگانه اختصاص دهید و سپس این پیشنهادات را به آنان ارائه دهید.

هدف گذاری در استراتژی STP

پس از اینکه بخش بندی و تقسیم بازار را در مورد مشتریان خود انجام دادید، لازم است دومین گام استراتژی STP را اجرایی کنید. در این گام لازم است تمامی بخش‌های نامناسب و غیر جذاب کسب و کار خود را پیدا کنید. با استفاده از هدف گذاری در این فرایند می‌توانید به این نکته دست یابید که کدام بخش از مشتریان شما، در نظر دارند از محصولات و خدمات شما استفاده کنند. از طرف دیگر در این مرحله، باید به این عامل توجه داشته باشید که نیازها و درخواست‌های مشتریان شما تا چه اندازه از طریق محصول و یا خدمات شما تامین شده است. هم‌چنین باید بدانید اندازه این گروه از مخاطبان تا چه مقدار است. برای این منظور، لازم است این نکته را در نظر داشته باشید که اندازه گروه مشتریان شما در چنین شریطی، باید بزرگ و وسیع باشد تا بتواند بخش بندی فرایند را تضیمن و تایید کند. در صورتی که اندازه گروه مشتریان شما به میزان کافی، بزرگ نباشد و یا سعی داشته باشید این گروه را کوچک کنید کسب و کارتان به میزان کافی رشد نخواهد کرد.

یکی دیگر از نکاتی که در هدف گذاری باید به آن توجه کافی داشته باشید این است که در این گام باید حتما به نقاط قوت خود توجه کنید. لازم به ذکر این نکته است که شما به طور حتم، در کسب و کار خود، دارای نقاط قوتی هستید. پیدا کردن این نقاط به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید در یک بخش، مشتریان و یا مصرف کنندگانی ویژه داشته باشید. هم‌چنین در این گام باید به این عامل نیز توجه کنید که بازار هدفتان تا چه اندازه در دسترس شما است و تا چه میزان قصد دارید برای بازار و تبلیغات گروه هدف خود، هزینه کنید.

در این مرحله باید حتما به این عامل توجه داشته باشید که میزان سود پیش بینی شده توسط شما، باید حتما از میزان هرینه‌ها و مخارج تعیین شده، بیشتر باشد. در غیر این صورت انجام این کسب و کار برای شما مناسب نیست. بنابراین می‌توان گفت آنچه در این گام بیش از همه حائز اهمیت است این است که باید از میان مخاطبین خود، تنها بر روی بخش‌هایی که انتخاب کرده‌اید تمرکز داشته باشید و استراتژی کسب و کارتان را بر روی این بخش‌ها پیاده سازی کنید. در این گام هم‌چنین توجه به نقاط قوت و ضعف ضرورت دارد. از طرف دیگر لازم است در این مرحله حتما به تهدیدها و فرصت‌های پیش رو نیز توجه داشته باشید.

موقعیت یابی در استراتژی STP

آخرین بخش از فرایند STP موقعیت یابی است. در این گام لازم است حتما بهترین روش‌های برند سازی محصولات مورد نظر خود را برای جلب توجه مشتریان تعیین کنید. در حقیقت می‌توان گفت هدف از اجرای این مرحله در این فرایند، این است که بتوانید تصویری بسیار واضح و شفاف و هم‌چنین مثبت را در ذهن مصرف کنندگان و مشتریان محصولات و خدمات خود به وجود آورید. در این گام توجه به نکته اهمیت دارد که بدانید سودمندی محصول و یا خدمات ارائه شده توسط شما، در چه موردی است. به عنوان نمونه آیا برند شما توانسته به میزان کافی در جلب اعتماد مشتریان و مخاطبین اثر گذار باشد و یا اینکه مخاطبان به محصولات شما تنها به عنوان یک محصول لوکس و تجملی نگاه کرده و سپس به خرید آن دست زده‌اند و یا دلائل دیگری برای خرید خود دارند.

در این گام لازم است شما به این نکته پی ببرید که با ارئه محصولات دیگر می‌توانید پایداری و ماندگاری لازم را در ذهن مخاطبان ایجاد کنید یا خیر. در حقیقت سعی شما باید این باشد که بتوانید برند خود را در این گام تقویت کنید تا محصولاتی ماندگار در اختیار مخاطبین قرار دهید. از این طریق قادر خواهید بود تاکتیک‌ها و تکنیک‌های مناسب برای بازاریابی محصولات خود انتخاب کنید و از طرف دیگر درک مشتریان و مخاطبین را از برند خود تقویت کنید و آن را افزایش دهید.

 

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

برای رسیدن به ثروت در دنیای امروزی، کسب و کارها حرف اول را می‌زنند. شما ابتدا باید با توجه به علاقه، استعداد و بعضی بودجه‌ای که در اختیار دارید، یک کسب و کار را راه‌اندازی کنید. این کسب و کار هر چند هم کوچک باشد، هم در آینده برای خودتان مفید خواهد بود و هم برای دیگران. همچنین قادر هستید تا از همان ابتدای کار، افرادی را برای استخدام جذب نمایید.

در غیر این صورت و اگر تامین بودجه‌ها در این زمینه برایتان مقدور نیست، بهتر است ابتدا خودتان مسئولیت همه چیز را به عهده بگیرید. بعد از گذشت مدتی و با کسب سرمایه‌ی بیشتر، نسبت به استخدام افراد کاربلد اقدام خواهید کرد. در این موارد است که می‌توانید بیشتر و بهتر روی ایده‌های کارتان تمرکز داشته باشید و حتی کسب و کارهای دیگر را هم راه‌اندازی کنید.

خبر خوب این است که کسب و کارها در ایران بیش از هر زمان دیگری رونق گرفته است. بسیاری از مردم این کارها را از روی دیگر کشورها و شرکت‌هایشان الگوبرداری می‌کنند که به هیچ وجه اتفاق بدی نیست. به هر حال، از آن جایی که کشور ما به سمت صنعتی شدن پیش می‌رود، وقوع این قضایا کاملا طبیعی است و نوید روزهایی طلایی را به ما می‌دهد.

هر فرد برای کسب و کار خود به دنبال دو چیز است. مورد اول ثروت است که بی شک اگر کار درستی را مطابق با علایق خود برگزیده باشد، به آن خواهد رسید. البته این به پشتکار و عدم پشیمانی او در طولانی مدت هم بستگی خواهد داشت. مورد بعدی را هم باید تجربه دانست. شاید شما در ابتدای کار چندان در راستای زمینه کاری خود اطلاعاتی نداشته باشید، اما رفته رفته به دایره آن خواهید افزود و تبدیل به فردی با تخصص بیشتر می‌شوید.

شاید مورد اول بیشتر به چشم بیاید، اما حقیقت این است که تجربه بسیار مهم‌تر است. به وسیله‌ی تجربه است که شما ایده‌ها و استراتژی‌های بهتر و مفیدتری به ذهنتان خطور می‌کند و می‌توانید با آن به ثروت بیشتری هم دست پیدا کنید. بنابراین این دو از مواردی هستند که هرگز نباید از یاد برد.

داشتن ثروت و تجربه در یک کسب و کار منتج به انتخاب استراتژی‌هایی بهتر و مفیدتر خواهد شد. اگر به یاد داشته باشید، ما در این وب‌سایت مقالاتی را در اختیارتان قرار داده بودیم که خوشبختانه استقبال خوبی نیز از آن‌ها به عمل آمد. اکنون نوبت به یکی دیگر از استراتژی‌ها برای بازاریابی یا همان دیجیتال مارکتینگ به شیوه‌ای بهتر رسیده است که بسیاری از افراد حرفه‌ای از آن بهره می‌برند.

نیچ مارکتینگ نام این شیوه از بازاریابی است که اصول خاص خود را دارد. اگر این روش را دنبال کنید، قطعا به نتایج دلخواهی خواهید رسید. در واقع هدف ما هم این است که شما را با تعریفی از نیچ مارکتینگ آشنا کنیم و ببینیم که چه مزایای و معایبی را در دسترس ما قرار می‌دهد. در پایان این مقاله قادر خواهید بود تا آن را پیاده‌سازی کرده و از رسیدن به سود بیشتر لذت ببرید. پس در صورتی که شما هم یک کسب و کار دارید و به فکر ارتقای آن هستید، ما را تا آخر همراهی کنید.

تعریف نیچ مارکتینگ

در همین ابتدا باید خدمتتان عرض کنیم که به نیچ مارکتینگ در زبان فارسی جاویژه نیز گفته می‌شود. پس وقتی در این زمینه این نام به گوشتان خورد، تعجب نکنید و بدانید که همان نیچ مارکتینگ است. به وسیله‌ی این شیوه، بازاریابان صرفا بر روی بخش کوچکی از بازار و نیازهای به خصوص برخی مشتریان تمرکز دارند و وقت خود را بیهوده برای دیگر افراد تلف نمی‌کنند. در این موارد، نیازها، دامنه قیمتی، کیفیت کالا و ویژگی‌های جمعیت شناختی بسیار حائز اهمیت است و نباید آن‌ها را از یاد برد. بنابراین این دسته از افراد، کسب و کارهای خود را در جایی که نیاز به آن کالا یا آموزش بیشتر از اماکن دیگر است، ایجاد می‌کنند.

افراد با این استراتژی کسب و کار می‌توانند نیازهای مشتریان خود را به سرعت هر چه تمام‌تر تامین کنند. مشتریان نیز از این بابت بسیار خوشحال و راضی هستند و خیلی سریع به خواسته‌ی خود دست پیدا خواهند کرد. پس نتیجه می‌گیریم که نیچ مارکتینگ بیشتر برای کسب و کارهای کوچک یا حداکثر متوسط ساخته شده است و جاممعه‌ هدف کسترده‌ای را در بر نمی‌گیرد.

صاحبان این کسب و کارها اگر چه مشتریان زیادی ندارند، اما خیالشان از بابت خرید مداوم آن‌ها راحت خواهد بود. آن‌ها در جریان نیاز فوری مشتری و همچنین نبود چنین خدماتی در سایر کسب و کارها هستند و به همین دلیل، به سود بیشتری نسبت به دیگر کسب و کارهای کوچک یا متوسط می‌رسند. استفاده از این نوع بازاریابی چندان به کسب و کارهای کوچک مربوط نمی‌شود؛ چرا که ممکن است آن‌ها را با ضررهای مالی مواجه کند.

حال که با تعریفی از نیچ مارکتینگ آشنا شدیم، وقت آن رسیده است که ببینیم چطور می‌توان به شناسایی آن پرداخت. فرض کنید که شما می‌خواهید یک کسب و کار را در جای مخصوصی ایجاد کنید ویا ببینید که نیازهای مشتری شما دقیقا چیست. در این شرایط، چه کاری انجام می‌دهید؟

شناسایی محل مناسب برای نیچ مارکتینگ

بدیهی است که هر چه نیازهای مشتریان در یک منطقه بیشتر باشد، آن جا بهترین مکان برای نیچ مارکتینگ خواهد بود. در سال‌های گذشته، شاهد بودیم که مردم در برخی از بخش‌های آفریقا فاقد کفش بودند و این نیاز حسابی در آن مناطق حس می‌شد. به همین دلیل، شرکت‌های ساخت و توزیع کفش فورا دست به کار شدند و شعبی را در آن راه‌اندازی کردند.

نتیجه این شد که آن‌ها توانستند نیاز مشتریان خود را به سرعت هر چه تمام‌تر رفع کنند وبه سود کلانی هم دست پیدا کنند. شما هم باید همین کار را کنید. کسب و کار خود را در مناطقی راه‌اندازی کنید که تقاضا برای آن محصول یا آموزش فراوان باشد. البته ماندن در جایی که برندهای زیادی حضور دارند و رقابت با آن‌ها هم نمی‌تواند ایده بدی باشد، اما نیچ مارکتینگ حتما به نتیجه خوبی خواهد رسید.

نیچ مارکتینگ برای مناطقی مفید است که رقابت در آن بسیار کم باشد. در مثال بالا، شاهد بودیم که ابتدا اصلا رقابتی در آن مناطق آفریقایی وجود نداشت و عملا مردم اطلاع چندانی در این خصوص نداشتند. پس این شرکت‌ها نیز دست به کار شدند و کفش‌هایی را به دست مردم رساندند. پس این هم یکی دیگر از لازمه‌های این تکنیک است که نباید فراموش کنید.

در نهایت، شما جایی را برای آغاز کسب و کارتان به شیوه نیچ مارکتینگ انتخاب می‌کنید که امکان درآمدزایی در آن بسیار زیاد باشد. طبیعتا هنگامی که تقاضای مردم برای یک کالا یا آموزش در جایی فراوان باشد، شما نیز به سود زیادی دست پیدا خواهید کرد. حال این قضیه استثناهایی هم دارد و در برخی مواقع، مردم قادر به خرید کردن از شما نخواهند بود. پس باید برخی تمهیدات را به خوبی در نظر بگیرید تا کسب و کارتان شروع به درآمدزایی کند. برای مثال، اعطای جوایز یا طراحی مناسب محصولات و در نهایت ارائه آن‌ها با قیمت‌های ایده‌آل، از جمله کارهایی است که می‌توانید ترتیب دهید.

مزایای نیچ مارکتینگ

خوشبختانه نیچ مارکتینگ می‌تواند مزایای فراوانی را در اختیار شما عزیزان قرار دهد که در این قسمت از مقاله به صورت خلاصه به بعضی از آن‌ها اشاره خواهیم داشت.

1- همان طور که خودتان هم در مورد نخستین مزیت حدس می‌زنید، شما می‌توانید مشتریان خودتان را داشته باشید؛ به همین سادگی! اگر بخواهید کسب و کار بزرگی داشته باشید، طبیعتا جامعه هدف گسترده‌ای دارید و انبوهی از مشتریانی که هیچ اطلاعی در موردشان ندارید، به سمت شما خواهند آمد.

این قضیه در نیچ مارکتینگ این طور نیست و شما احتمالا بعد از مدتی تمام مشتریان خود را خواهید شناخت؛ مگر این که اندک افراد جدیدی هم به جمع آن‌ها اضافه شوند و محبور باشید که در موردشان بدانید. این مزیت برای کسب و کارهای کوچ فوق‌العاده است و به شما کمک می‌کند که بدانید مشتریانتان دقیقا چه چیزی می‌خواهند.

2- حال که مشتریان شما نسبت به کسب و کارهای بزرگ و با شیوه نیچ مارکتینگ کمتر است، طبیعتا آن‌ها هم رضایت بیشتری از شما خواهند داشت. آن‌ها اگر بخواهند محصولات مورد نیازشان را از کسب و کارهای بزرگ دریافت کنند، شاید به چیزی که ابتدا در ذهنشان نقش بسته بود نرسند. حتی ممکن است که آن‌ها در این راه حسابی معطل شوند و اگر عجله داشته باشند، از خرید خود پشیمان خواهند شد.

پس نتیجه می‌گیریم که مشتریان برای دستیابی به کالاهای خود رضایت بیشتری از این استراتژی خواهند داشت. آن‌ها می‌دانند که صاحبان این کسب و کارها به نیازهایشان احترام می‌گذارد و همواره می‌کوشند که راهی برای جلب توجه بیشتر آن‌ها پیدا کنند.

3- با استراتژی نیچ مارکتینگ، به نوعی برند سازی نیز خواهید کرد. هنگامی که محصولات و آموزش‌های خاص خود را به دست مشتریان برسانید، آن‌ها راحت‌تر به شما اعتماد و در صورت نیاز، شما را به دوستان و نزدیکان خود نیز معرفی می‌کنند. همچنین بعد از جلب رضایت بیشتر، شاید مقادیر خرید آن‌ها از شما افزایش پیدا کند.

پس شما قادر هستید تا برند خود را بیش از پیش بهتر کنید. هر چه قدر هم که کسب و کارتان کوچک باشد، اما قطعا به شهرتش اضافه خواهد شد. بعد از این مرحله، شاید شما تمایل داشته باشید تا کسب و کارتان را بزرگ‌تر کنید و به فکر درآمدزایی بیشتر هم باشید.

4- حقیقت این است که شروع یک کسب و کار کوچک و بدون استخدام افراد زیاد، هزینه‌های کمتری را هم برایتان خواهد داشت. مطمئنا افراد در ابتدای کار خود بودجه فراوانی ندارند و ساخت این نوع از کسب و کارها را در دستور کار قرار می‌دهند. حال اگر شما صرفا بر روی محصولات مورد نیاز مشتریان تمرکز کنید و دیگر کالاها را نادیده بگیرید، قطعا هزینه‌های کمتری را هم برایتان در بر خواهد داشت. با همین هزینه و سرمایه کم، قطعا در دراز مدت به سود بالایی هم دست پیدا خواهید کرد.

5- سود بالا که در بخش قبلی از آن صحبت کردیم، دیگر مزیت نیچ مارکتینگ به شمار می‌رود. این سود می‌تواند روز به روز و ماه به ماه افزایش پیدا کند و همه چیز به افزایش به مرور مشتریان و بهتر شدن رابطه شما با آن‌ها بستگی خواهد داشت.

6- در نهایت باید گفت که نیچ مارکتینگ، رقابت کمی را برای شما به همراه خواهد داشت. این قضیه که برای ساخت کسب و کارتان به رقابت نیاز دارید یا خیر، به خودتان و شخصیتی که دارید مربوط می‌شود. البته در نظر داشته باشید که طبیعت نیچ مارکتینگ به این شیوه است که رقابت باید صفر یا به حداقل برسد.

معایب نیچ مارکتینگ

هر شیوه‌ای از بازاریابی جدا از مزایایی که در اختیارتان قرار می‌دهد، معایبی هم در خود دارد. این موضوع برای نیچ مارکتینگ هم صدق می‌کند و معایب انگشت‌شماری در آن دیده می‌شود.

1- افراد تا این شیوه از کسب و کار را مشاهده می‌کنند، فورا به این فکر می‌افتند که آن‌ها هم به تقلید از شما بپردازند. اگر چنین چیزی رخ دهد، رقبای شما به مرور افزایش می‌یابد و کارتان دشوارتر خواهد شد. سپس یا باید از کار خود کناره‌گیری کنید، یا این که خودتان را برای رقابت آماده کنید. البته چندان نگران این قضیه نباشید؛ زیرا همیشه هم رخ نمی‌دهد.

2- واقعیت این است که نیچ مارکتینگ آن سودی که تصورش را می‌کنید را به شما نمی‌دهد. با این حال، می‌توان تا حد زیادی به خواسته‌های خود با این استراتژی رسید، اما به یاد داشته باشید که این درآمدزایی هرگز به اندازه کسب و کارهای بزرگ نخواهد بود.

3- اگر در جریان بازار باشید، حتما می‌دانید که همواره در حال تغییر است. محصولات مختلفی هر چند سال یک بار به بازار ارائه می‌شود و یا استراتژی افراد تغییر می‌کند که نتیجه‌ی آن، وقوع تحولات خواهد شد. در چنین شرایطی، بی شک کار شما برای ادامه کسب و کارتان با این شیوه دشوار خواهد بود.

4- اگر صرفا به تولید یک یا چند محصول یا آموزش بپردازید، جامعه هدف گسترده‌ای نخواهید داشت. این وابستگی به تعداد کمی از محصولات، شاید منجر به اتفقات خوشایندی برای شما نشود. به همین دلیل است که باید زیر و بم این استراتژی را بلد باشید و همواره راهکارهایی را برای تازگی داشتن کارتان پیدا کنید.

امیدواریم که این مقاله گره‌گشای بسیاری از مشکلات شما در زمینه بازاریابی بوده باشد.

 

 

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

در این مقاله ما روش خودمان را برای آماده کردن یک نوع قهوه غلیظ، قوی، خوش طعم و خوشمزه ارائه می‌دهیم؛ موکاپات سه قسمت دارد:

1. بخش پایینی: که در این قسمت آب وجود دارد.

2. سبد قهوه: (قسمت میانی قوری) این بخش حاوی قهوه است، دارای سوراخ های کوچکی در پایین است که به بخار اجازه خروج می دهد و طعم طبیعی را از قهوه استخراج می‌کند.

3. محفظه قهوه: در این قسمت که با یک درب پوشانده شده است، قهوه دم کرده در آن جمع‌آوری می‌شود.

ما قوری‌هایی از جنس فولاد ضد زنگ را ترجیح می دهیم اما این نوع قوری‌ها کمی گران هستند، می‌توانید از انواع دیگر آن خریداری کنید.

توجه: این روش دم آوری، یک فنجان قهوه بسیار قوی تولید می کند زیرا نسبت قهوه به آب 1: 7 است که کمی بیشتر از دو برابر میزان قهوه در حالت معمول دم کردن قهوه است. برای یک فنجان قهوه اسپرسو عالی آماده شوید.

مهم است که بدانید:

اگر می‌توانید دانه‌های قهوه را خودتان آسیاب کنید، قبل از هر بار دم کردن قهوه این کار را انجام دهید. طراوت و طعم قهوه تازه آسیاب شده، از قهوه‌ای که مدت‌هاست از آسیاب شدن آن می‌گذرد بسیار بیشتر است. اگر چه آسیاب کردن بهترین کار است اما می‌توان قهوه آسیاب شده تازه و بو داده شده و بسته بندی شده استفاده کرد. قهوه را در ظروفی نگه دارید که دربشان به خوبی بسته شود و هوا به داخل ظرف نفوذ نکند.

برخی قهوه آسیاب شده و فیلتر شده را ترجیح می دهند. از هر دو نوع استفاده کنید تا بدانید کدام طعم بیشتر با ذائقه شما سازگار است. اگر از آسیاب اسپرسو استفاده می کنید، پودر قهوه را خیلی در محفظه انباشته نکنید وگرنه فشار بیش از حد بالا می رود و آب به قهوه ‌ها نفوذ نمی‌کند. به خاطر داشته باشید، شما نمی توانید محفظه موکا را نیمه پر کنید. موکاپات وقتی بهترین کارکرد را دارد که محفظه قهوه آن به خوبی پر شود.

مرحله 1: پایه موکاپات را با آب پر کنید (ما از آب سرد استفاده می کنیم، اما برخی آب گرم را ترجیح می دهند. هر دو را امتحان کنید و مورد علاقه خود را انتخاب کنید)

آب را اضافه کنید.

شما یک شیر فشار در کنار محفظه پایینی خواهید دید. همیشه آب را تا انتهای سوپاپ پر کنید. این سوپاپ به منظور تنظیم فشار است، فقط آن را نپوشانید وگرنه نمی تواند فشار اضافی را آزاد کند.

مرحله 2: سبد فیلتر را درون پایه قرار دهید و قهوه آسیاب شده را اضافه کنید

دانه ها را آسیاب کنید، سبد را به طور کامل با قهوه آسیاب شده پر کنید یا از قهوه آسیاب شده استفاده کنید. به یاد داشته باشید که پس از استفاده به درستی آب بندی کنید.

قهوه را در محفظه آن فشرده نکنید و روی آن را فشار ندهید، فقط مطمئن شوید که سطح آن یکنواخت است و کناره‌های محفظه را تمیز کنید. مطمئن شوید لبه ها را تمیز کرده‌اید تا قهوه جوش به درستی در سر جای خودش قرار گیرد.

مرحله 3: قوری را ببندید

بخش فوقانی را روی ظرف آب و سبد قهوه قرار دهید و بچرخانید تا بسته شود.

در نهایت، قبل از قرار دادن آن روی اجاق گاز، از محکم بودن آن اطمینان حاصل کنید.

مرحله 4: قوری را روی اجاق گاز یا مشعل گاز قرار دهید. حرارت شعله متوسط یا زیاد باشد.

ممکن است 5 تا 10 دقیقه طول بکشد تا چیزی را ببینید (قهوه شروع به دم کشیدن کند)

بعد از دم کشیدن، قوری را با یک پارچه از روی گاز بردارید.

سرانجام قهوه دم کشیده شروع به ریختن در محفظه قهوه می‌کند. این نوع دم کشیدن بر اساس فشار است.

اگر قهوه در حال جوشیدن زیاد به داخل محفظه است، به این معنی آن است که که گرما خیلی زیاد است، زیر قوری را خاموش کرده و صبر کنید تا قوری اندکی از حرارت بیفتد، بعد دوباره ان را روی حرارت بگذارید.

مرحله 5: قهوه دم کشیده را می‌تواندی بلافاصله سرو کنید

یک چهارم فنجان را قهوه اسپرسو موکا بریزید و به آن شیر داغ اضافه کنید (شیر باید زیر نقطه جوش آن باشد وگرنه دیگر تندی و تلخی قهوه را نمی‌گیرد).

برای درست کردن قهوه بلک امریکانو یک چهارم فنجان را اسپرسو بریزید و بقیه فنجان را با آب جوش پر کنید.

برای درست کردن وایت امریکانو یک چهارم فنجان را اسپرسو بریزید و بعد آب اضافه کنید و در نهایت خامه سفید روی فنجان اضافه کنید.

 اگر آب یا بخار از کنار قوری اسپرسو نشت می‌کند فورا آن را از روی اجاق بردارید.

این حالت زمانی اتفاق می افتد که پودر قهوه بسیار ریزدانه باشد، بیش از حد به پایین فشار داده شود و بخار نتواند از آن خارج شود و یک مانع در برابر بخار اب ایجاد شود. برای جلوگیری از این مشکل قهوه را خیلی ریز آسیاب نکنید (پودر قهوه درشت دانه تر باشد) و قوری را محکم ببندید.

اگر بخار از شیر خروجی قوری اسپرسو نشت می‌کند علت آن است که فشار بخار بسیار زیاد شده است یا سبد قهوه خیلی پر و انباشته شده است و درجه حرارت گاز بسیار بالاست.

نحوه تمیز کردن موکاپات

اجزای قوری را از هم جدا کرده و آبکشی کنید. می‌توانید آن را در ماشین ظرفشویی هم بشویید.

 تفاله قهوه را در باغچه بریزید چون برای گیاهان خوب است (کود گیاهی).

 

 

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

پادکست، یکی از جذاب‌ترین پلتفرم‌های موجود برای تبلیغات است. اگر شما صاحب یک کسب‌وکار هستید، استفاده کردن از پادکست برای شما از نون شب واجب‌تر است! پادکست علاوه بر آنکه جذاب است و بر مخاطب شما اثر می‌گذارد، در بینه سازی سئوی سایت شما هم اثر دارد. به طور کل، پادکست چوبی است که از دوطرفه به سود برای مارکتینگ شما ختم می‌شود. در این مقاله با من باشید تا باهم به بررسی مزایای استفاده از پادکست در برندینگ بپردازیم.

 

حالا چرا پادکست؟

تصور کنید برگردیم به زمان ماقبل انقلاب صنعتی، یقه یک جوان بیست و چندساله را بگیریم و یک هدفون به او بدهیم و سپس به او بگوییم از حالا به بعد هروقت که بخواهد می‌تواند آهنگ گوش بدهد و یک آهنگ مشخص را، دقیقاً با همان فرمت اولیه، هرچقدر دل‌تنگش می‌خواهد گوش بدهد. شگفتی این مخاطب بیست و اندی ساله، در دوران ماقبل صنعتی شدن را، یک‌لحظه تصور کنید. جالب است نه؟

شنوایی نعمتی است که خدا ارزانی داشته و تکنولوژی نعمتی است که بنده خدا ارزانی داشته. میزان جالب‌توجه بودن امکانات موسیقایی الان را، تنها با تصور فردی که روحش هم از وجود این چیزها خبر ندارد، می‌توان فهمید. وقتی که نعمت هست، چرا از نعمت استفاده نکنیم؟

به‌قول‌معروف، "کفر نعمت، از کفت بیرون کند." بگذارید این نعمت را دقیق‌تر برای شما توضیح بدهم. کودکی‌تان را در خاطرتان هست؟ وقتی که مادرتان شب ها برایتان کتاب می‌خواند، انگار قصه‌ها جالب‌تر بودند. هر شب مشتاق بودید که یک قصه بشنوید. هنوز هم قصه‌ها همان قصه‌ها هستند، با همان نکات جالب‌توجه و جدید. چرا ما دیگر به قصه خواندن علاقه نداریم؟ جواب این سؤال، در فعل خودش است. مسئله سر " خواندن" است. جا دارد بگویم، شنیدن کجا و خواندن کجا؟ برای همه ما گوش‌دادن، نه‌تنها راحت‌تر است که شیرین‌تر هم هست. مخصوصاً اگر با صدایی خوش، محتوا را بشنویم برایمان جالب‌تر هم می‌شود.

شیوه کلاسیک ارتباط با مخاطب، ارتباط از طریق محتوای متنی است. از دوران های خیلی قبل‌تر از صنعتی شدن، کتاب‌ها در دسترس بودند و ماین‌های چاپ هم از اولین اختراعات پساصنعتی شدن بودند. ارتباط به شیوه متنی، کلاسیک‌ترین و قدیمی‌ترین نوع ارتباط است. این نوع ارتباط آن‌قدر جاافتاده است که ما وقتی می‌خواهیم بیزینسی راه بیندازیم، اصلاً به اینکه با شیوه دیگری به تبلیغات آن بپردازیم، فکر نمی‌کنیم.

امروزه، هنوز اکثر بیزینس‌ها و مارکتینگ‌ها، از محتوای متنی برای معرفی خودشان استفاده می‌کنند بدون آنکه حتی به تولید محتوا و معرفی خودشان به شکل دیگر هم فکر کنند. درواقع اکثر صاحبان بیزینس، اصلاً فکر اینکه به شکل صوتی تولید محتوا داشته باشند هم به سرشان نمی‌زند. چون در باورشان این کار روش خیلی سختی برای معرفی‌شان است و از بازده آن نیز مطمئن نیستند؛ لذا؛ به سمت راه‌های قدیمی و جاافتاده‌ای مثل محتوای متنی می‌روند.

بگذارید حرفی که در اول این تیتر زدم را باز دوباره تکرار کنم. " کفر نعمت از کفت بیرون کند" این مثل، شرح‌حال و روز اصحاب بیزینس است. آنها قدر نعمتی که دارند را نمی‌دانند. درگذشته، امکان اینکه تولید محتوا به شکل پادکست ارائه بشود وجود نداشت. فوق فوقش می‌توانستی یک جارچی جور کنی که هرروزه کله سحر مردم را با داد و جنجال توضیح محصولت، از خواب بی‌خواب کند! اما وقتی امروز، ما این امکان را داریم که با شیوه‌ای دوست‌داشتنی، مثل پادکست، به معرفی خودمان بپردازیم، چرا برویم سراغ روش‌های قدیمی و کم‌بازده؟

جالب است به شما بگویم که هرچقدر یک چیز برای ما جالب‌توجه تر باشد، بیشتر به آن دقت می‌کنیم. تصور کنید شما دنبال شمع‌هایی می‌گردید که از ترکیب بتن با پارافین تغذیه می‌کنند. اگر بخواهید این محتوا را سرچ کنید و سایت‌ها را تک‌به‌تک بخوانید، احتمالاً قید این شمع‌ها را بزنید و تصمیم بگیرید از بقالی سر کوچة بسته شمع مناسب شام غریبان تهیه کنید. حالا شرایطی را تصور کنید که یک فایل موسیقی، به شما در باره مراحل ساخت یک چنین شمع‌هایی اطلاعات بدهد و به شما بگوید من ها را از کجا می‌توانید تهیه کنید و تمام چیزهایی که می‌خواستید بدانید را، شسته‌ورفته در اختیارتان بگذارد.

شما حین گوش‌دادن به محتوا، می‌توانید غذا بخورید یا راه بروید. درواقع آن ها شما را به خودشان محدود نمی‌کنند و با این کار، تمام توجه ذهنی شما را می‌خرند. گوش‌دادن به یک پادکست، برعکس خواندن متن، اصلاً کار خسته‌کننده‌ای نیست. اگر صدای گوینده خوب باشد و یکم آب‌وتاب هم داشته باشد که دیگر هیچی! ممکن است حتی چندین بار پادکست مذکور را گوش کنید. این‌ها را گفتم تاب شما بگویم، هرچقدر محتوای شما جذاب‌تر باشد و کمتر مخاطبان هدفتان را خسته کند، کسب‌وکار شما، شانس بیشتری برای بالا آمدن و برندینگ دارد. در ادامه این مقاله با من همراه باشید تا کمی مزایای تبلیغات با پادکست را باهم مرور کنیم.

مزایای پادکست برای مارکتینگ

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که همه چیز با سرعت نور، به سمت مدرن‌تر و مدرن‌تر شدن پیش می‌رود. برای آنکه از این جریان عقب نمانیم، ما هم باید به‌تناسب، مدرن‌تر و نو تر شویم. می‌شود گفت تبلیغات صرفاً باتکیه‌بر متن و تایپوگرافی، برای عهد بوق است! امروزه برندهای بزرگ و قوی، همه‌شان از پادکست و تولید محتوای صوتی و یا ترکیب تولید محتوای صوتی و تصویری باهم، برای معرفی خودشان و محصولات جدیدشان استفاده می‌کنند. با این بازاری که روزبه‌روز جهانی‌تر از روز قبل می‌شود، شما به‌عنوان یک کسب‌وکار، هرچقدر هم خوب باشید، اگر تبلیغات درستی انجام ندهید، شانسی برای بالا آمدن ندارید.

هر کاری راهی دارد و هر کاری کاردانی. در نتیجه برای اینکه بتوانید بازار خوبی برای کسب‌وکارتان ایجاد کنید، لازم است که از شیوه درست، به معرفی و تبلیغات خودتان بپردازید و این کار را به کسی بلد کار است بسپارید. شرکت تولید محتوای صوتی‌مانی، می‌تواند در این راه به شما کمک کند. من هم می‌توانم به شما کمک کنم که گزینه درست را برای کسب‌وکارتان انتخاب کنید و در ادامه با من همراه باشید تا برایتان مزایا و منافعی که استفاده از پادکست به دنبال خودش میاورد را، برایتان بازگو کنم.

روحوضی بازی

وقتی که شما یک متن را می‌خوانید، خیلی سخت است که لحن آن را متوجه بشوید و اگر هم متوجه بشوید، کمتر پیش میاید که تحت تأثیر آن قرار بگیرید. اگر نویسنده خیلی خبره باشد، هنر کند کمی شما را به خود بیاورد. تقریباً هیچ‌کدام از ما، زحمت اینکه یک محتوای تبلیغاتی را دوباره بخوانیم، به خودمان نمی‌دهیم. ولی پادکست‌ها این‌طور نیستند. پادکست، قابلیت این را دارد که هزاران بار گوش داده شود. تولید محتوا به شکل پادکست و با فایل‌های صوتی، این امکان را به مخاطب می‌دهد که لحن مطلب را درست دریافت کند.

در پادکست‌ها گویندگان مطالب خشک تبلیغاتی را، با لحن پر آب‌وتاب بیان می‌کنند. مثلاً اگر شما همبرگر دوست نداشته باشید و یک گوینده ماهر بخواهد از همبرگرهای فلان جا تعریف کند، ممکن است شما در انتهای پادکست به این نتیجه برسید که دلتان می‌خواهد یک‌بار دیگر همبرگر را امتحان کنید، یا اینکه با خودتان استدلال کنید، همبرگرهای دیگری که خورده‌اید بی‌کیفیت بوده‌اند و اگر از این برند مشخص همبرگرتان را تهیه کنید، به آن علاقه‌مند خواهید شد! در واقع، اثری که این لحن سازی دارد را، سازمان‌های مخفی شست‌وشوی ذهنی، ندارند!

ارتباط نزدیک

یکی از دلایلی که محتوای متنی جالب نیست، عدم صمیمیت است. این قضیه چندان بی‌ربط به مورد قبلی که آن را باز کردم نیست. در واقع، وقتی شما یک متن را می‌خوانید، هیچ چیزی که از اینکه نویسنده‌اش کیست نمی‌فهمید. جذب همچین محتوایی شدن، در کنار اعتماد کردن به این، بسیار سخت است. درمورد پادکست‌ها، عکس این قضیه صدق می‌کند. وقتی شما به پادکست گوش می‌دهید، یک گوینده با لحنی که خیلی هم قابل‌اعتماد به نظر می‌رسد، شروع می‌کند به استدلال کردن برای شما. در واقع شما در موقعیتی قرار می‌گیرید که انگار یک دوست، آشنا یا لااقل یک فروشنده مغازه از نزدیک دارد برای شما خیلی صادقانه مطالبی را دور مورد محصول موردنظر می‌گوید. در مواجهه با پادکست، شما به گوینده نزدیک‌تر هستید.

بگذارید قضیه را ساده‌تر بگویم. وقتی یک آدمیزاد جلوی شما می‌ایستد؛ با شما حرف می‌زند و شما چهره‌اش را هم می‌بینید. از چیزهایی مثل مدل لباس پوشیدن و سایر مواردش آگاه می‌شوید. اعتماد کردن وقتی یک نفر جلوی رویتان ایستاده است بسیار راحت است تا وقتی که هیچ چیزی از خود او را نمی‌بیند. پادکست، علاوه بر اینکه به یک مکالمه عادی نزدیک‌تر است، حالتی از پخش زنده را هم ایجاد می‌کند. درواقع، در ذهن ما این‌طور به نظر میاید یک نفر همین حالا در حال حرف دن با ماست، و ما صدایش را می‌شنویم و صورتش را نمی‌بینیم. درست مثل حرف‌زدن با تلفن. جالب است به شما بگویم که یکی از دلایلی که در دنیای مجازی اعتماد کردن سخت است، همین احساس دوری است که با دیگران می‌کنیم. در حقیقت، در مواجهه با نوشته، ما نمی‌توانیم هم‌زمانی احساس کنیم یا حتی متوجه چیزی از نویسنده آن بشویم، در نتیجه فرایند اعتماد کردن سخت‌تر می‌شود. در محتوای صوتی، ما از این مشکلات نداریم. مخاطب به‌سادگی با لحنی که گوینده به خودش می‌گیرد، با او همدل و هم راستا می‌شود. این امکان هم راستا کردن نظر مخاطب با حرف‌های گوینده، یکی از بهترین امکاناتی است که یک برندینگ می‌تواند برای خودش بخرد.

آسانی تولید پادکست

پادکست‌ها، همان‌طور که گفتم، باعث اعتمادسازی در مخاطب می‌شوند و از همین طریق، به برندسازی شرکت شما کمک می‌کنند. اثر پادکست، بر برندینگ و تبلیغات، انکارناپذیر است. اکثر ما به این دلیل سراغ پادکست نمی‌رویم که فکر می‌کنیم، ساختن آن بسیار دشوار است. درحالی‌که این‌طور نیست و این یک باور غلط درمورد پادکست است. برای ساختن پادکست خوب، کافی است با مؤسسه‌مانی که کارش تولید پادکست است تماس بگیرید. این مؤسسه می‌تواند به شما در زمینه تولید پادکست‌ها منظم و ایجاد اثر مثبت روی تبلیغات و برندینگ شما، به‌وسیله محتوای صوتی، کمک کند.

افزایش آگاهی از برند

همان‌طور که خاطرنشان کردم، پادکست با بهره‌گیری از امانات ذاتی که دارد، باعث گسترش برند شما می‌شود. درواقع پادکست با ایجاد احساس نزدیکی در مخاطب، اعتماد او را برای شما می‌خرد که از مهم‌ترین موارد برای بالا آمدن یک برند است. پادکست‌ها معمولاً به طور خودجوش پخش می‌شوند. درواقع، کسی برای دوستانش متن معرفی‌نامه نمی‌فرستد ولی کاملاً محتمل است که یک پادکست خوب را، برای تمام دوستانش بفرستد و با انکار باعث تبلیغات برند شما، بدون هیچ هزینه‌ای بشود. یعنی، پادکست این قابلیت را هم دارد که کسانی راه حقوق‌بگیر شما نیستند را، به فعالیت برای شما تشویق کند.

 این کار این دست افراد، به دو طریق باعث گسترش برند شما می‌شود. اول اینکه پادکست خوب شما را نشر داده‌اند و ممکن است دوستانشان هم برای کسان دیگری این پادکست را بفرستند و زنجیره این فرستادن‌ها تا ناکجا برود و پادکست شما که معرف برندتان است، انتشار چشمگیری در بین مردم پیدا کند. دوم اینکه شاید اعتماد کردن به گوینده پادکست سخت باشد، اما ما به دوستمان اعتماد می‌کنیم. در واقع، اثرگذاری پادکست، وقتی که دوست و اشنایانمان آن را برای ما می‌فرستند، بیشتر می‌شود.

تأثیر محتوای متنی بر سئو

سئو به معنی شناخت و به‌کارگیری امکانات موتورهای جست‌وجو است. درواقع، اگر شما با شیوه و طریق موتور جست‌وجو آشنا باشید و بدانید چرا چطور یک محتوا لینک اول وحتوای اسمان خراش می‌شود، آن راهکارها را به کار می‌گرید تا برند خودتان را هم گسترش دهید. در سال‌های اخیر، فرمول‌هایی که موتورهای جست‌وجو از آنها استفاده می‌کردند، تغیر کرده است و مردمی‌تر شده است. مردمی‌تر به این معنا که بهینه بودن مطلب شما، و علاقه مردم به این، اهمیت بیشتری دارد تا رعایت یک قالب خشک برای گوگل.

یکی از عوامل تأثیرگذار بر سئوی مطالب سایت، استفاده از پادکست است. قراردادن ویدئو و پادکست در سایت شما، باعث می‌شود که افراد مدت بیشتری در سایت شما بمانند و حتی بعداً هم دوباره به آن رجوع کنند. پادکست با افزایش ویو و تایمی که مخاطبان در سایت شما بوده‌اند، باعث بالا آمدن سایت شما می‌شود. در نتیجه، نصیحت من به شما این است که اثر پادکست بر سئو را نادیده نگیرید.

خلاصه مطالب

پادکست، یک راه اثرگذار برای تبلیغ برند و کسب‌وکار شماست. در پادکست، ما به گوینده احساس نزدیکی می‌کنیم و او را باور می‌کنیم. باوری که ما به گوینده پادکست داریم، زمینه‌ساز علاقه‌مندی ما به برند موردنظر می‌شود. همان‌طور که می‌دانید، یکی از مهم‌ترین عوامل در شناخته شدن یک برند، داشتن مشتری‌های پایه ثابتی است که به محصولات ما اعتماد کره‌اند. به طور کل پادکست، از هر روشی که شده سعی کند برند شما را بالا ببرد. شرکت تولید پادکست مانی با سابقه درخشانی که دارد، یکی از بهترین مور ها برای این است که پادکست  برندتان را به آن بسپارید و با این کار به جذب مخاطبان و بهبود سئوی سایتتان کمک کنید.

 

 

 

 

 

 

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

همان‌طور که می‌دانید بیمه شخص ثالث را می‌توان یکی از انواع بیمه نامه مسئولیت به شمار آورد. این بیمه نامه، اجباری است و مسئولیت مدنی دارندگان وسائل نقلیه موتوری و زمینی را در برابر اشخاص ثالث تحت پوشش قرار می‌دهد. این قانون در حقیقت برای حمایت کردن از افرادی به وجود آمده است که در حوادث رانندگی دچار آسیب و زیان‌هایی می‌شوند( البته به غیر از راننده مقصر در حادثه). بنابراین شرکت بیمه طبق تعهداتی که دارد، هزینه‌های درمان و خسارت‌های مالی و یا فوت این دسته از افراد را تحت پوشش خود قرار می‌دهد و به جبران این دسته از مخارج، اقدام می‌کند. لازم به ذکر است که در بیمه نامه شخص ثالث، دارندگان وسائل نقلیه و رانندگان، به عنوان شخص اول و بیمه گزار به شمار می‌روند. از طرف دیگر، شرکت بیمه، به عنوان بیمه گر شناخته می‌شود و شخص دوم این تعهد است. در این میان، شخص ثالث به افراد زیان دیده در حادثه به غیر از راننده مقصر گفته می‌شود.

 

جریمه نداشتن بیمه شخص ثالث چیست؟

همان‌طور که گفته شد بیمه نامه شخص ثالث خودرو از انواع بیمه نامه‌های اجباری به شمار می‌رود. بنابراین نداشتن این بیمه و یا فقدان آن، جرایمی را برای دارنده و راننده وسیله نقلیه ایجاد خواهد کرد. در ادامه به بیان برخی از این جرایم خواهیم پرداخت.

توقف و جریمه توسط پلیس راهنمایی و رانندگی

جریمه وسیله نقلیه در صورت نداشتن بیمه شخص ثالث، بر اساس ماده یک قانون آیین نامه اجرایی ماده 19 اعمال می‌شود. بر این اساس، این ماده قانونی، به صراحب اعلام می‌کند که حرکت وسیله نقلیه موتوری زمینی بدون داشتن بیمه شخص ثالث معتبر، ممنوع است. بنابراین دارندگان این گونه وسائل، لازم است مدرک این بیمه نامه را هنگام رانندگی به همراه داشته باشند و در صورت درخواست ماموران راهنمایی و رانندگی و یا پلیس راه موظف به ارائه آن هستند. در صورتی که وسیله نقلیه مورد نظر این بیمه نامه را به همراه نداشته باشد پلیس موظف است ضمن صدور برگ جریمه و الزام راننده به پرداخت جریمه تعیین شده، وسیله نقلیه مورد نظر را در نزدیک‌ترین پارکینگ عمومی، توقیف نماید.

مدارک لازم برای ترخیص خودرو بدون بیمه شخص ثالث چیست؟

در صورتی که پلیس راهنمایی و رانندگی وسیله نقلیه را به دلیل نداشتن بیمه شخص ثالث توقیف نماید، لازم است با ارائه مدارکی نسبت به رفع توقیف آن وسیله اقدام گردد. لازم به ذکر این نکته است که رفع توقیف وسیله نقلیه موتوری زمینی که به دلیل نداشتن بیمه نامه شخص ثالث توقیف شده است تنها مستلزم ارائه بیمه نامه معتبر به وسیله دارنده وسیله نقلیه مورد نظر به مرجع توقیف کنده خودرو است. لازم است بدانید که دارندگان این وسائل در صورت توقیف خودرو، باید در مدت زمان چهل و پنج روز پس از توقیف خودروی خود، بیمه نامه شخص ثالث معتبر را برای برطرف شدن توقیف وسیله نقلیه ارائه دهند. در صورتی که ظرف این مدت زمان، اقدامات لازم را برای رفع توقیف خودرو انجام ندهند، پلیس راهنمایی و رانندگی وظیفه دارد جهت تعیین تکلیف خودرو و مالک آن، مراجع قضایی را مطلع گرداند.

مشکل خرید و فروش خودرو

یکی دیگر از مشکلاتی که با نداشتن بیمه نامه شخص ثالث برای دارندگان خودروها و وسائل نقلیه موتوری ایجاد می‌شود به وجود آمدن مشکلاتی در زمینه خرید و فروش خودروی بدون بیمه نامه است. بنابراین در صورتی که دارندگان وسائل نقلیه موتوری زمینی، وسیله نقلیه خود را به موقع تمدید نکنند و یا به خرید بیمه نامه شخص ثالث معتبر اقدام ننمایند شخص بیمه گزار باید جریمه مدت دیر کرد تمدید و یا خرید بیمه نامه را پرداخت کند و این جریمه، قال بخشش نیست. از طرف دیگر چنین خودرویی را نمی‌توان خرید و فروش کرد. زیرا عملیات تعویض پلاک برای خودرورهای بدون بیمه نامه شخص ثالث انجام نمی‌گیرد.

مشکلات مالی تصادفات بدون بیمه

لازم به ذکر این نکته است که نداشتن بیمه نامه شخص ثالث برای دارندگان وسائل نقلیه موتوری، بسیار خطر ساز است. چراکه در صورت هر گونه تصادف و یا حادثه رانندگی، حتی در تصادفاتی که عابر پیاده مقصر در ایجاد آن است مسئولیت جبران خسارت بر عهده راننده و یا دارنده وسیله نقلیه است. بنابر این عامل و با توجه به مبالغ سنگین دیه، نتایج چنین تصادفات و حوادثی غیر قابل جبران است. از طرف دیگر، در صورتی که در یک تصادف، مقصر حادثه باشید و بیمه شخص ثالث نیز نداشته باشید باید تمامی خسار‌ت‌ها را از جیب خودتان پرداخت کنید چه خسارت‌های مالی و چه خسارت‌های جانی. در صورتی که مقصر حادثه ایجاد شده هم نباشید نمی‌توانید این خسارت‌ها را از بیمه دریافت کنید.

بهترین زمان برای تمدید بیمه شخص ثالث چه وقتی است؟

همان‌طور که تا کنون نیز گفته شد خرید و یا تمدید بیمه نامه شخص ثالث بسیار ضروری و مهم است. بنابراین لازم است تمامی دارندگان وسائل نقلیه موتوری و رانندگان، پیش از اتمام تاریخ انقضای بیمه شخص ثالث خودر و وسیله نقلیه خود، اقدام به تمدید این بیمه نامه نمایند. لازم به ذکر است که بهترین زمان ممکن برای تمدید بیمه نامه شخص ثالث خودرو، یک هفته قبل از تاریخ اتمام و انقضای آن است.

جریمه دیر کرد بیمه شخص ثالث چگونه محاسبه می‌شود؟

مطابق با قانون، داشتن بیمه نامه شخص ثالث برای دارندگان وسائل نقلیه، ضروری و الزامی است. بنابراین افراد و رانندگانی که این بیمه نامه را دریافت ننموده‌اند و از این قانون، تخطی و سرپیچی کرده‌اند، باید جریمه شوند. لازم به ذکر است که میزان و مبلغ جریمه بیمه شخص ثالث در تمامی شرکت‌های بیمه به صورت روز شمار مورد محاسبه و ارزیابی قرار می‌گیرد. بنابر این عامل هر یک روزی که از تاریخ و انقضای این بیمه نامه بگذرد، مبلغی بر مبلغ جریمه دیر کرد آن، اضافه خواهد شد.

جریمه دیر کرد بیمه شخص ثالث 1400 چقدر است؟

لازم است بدانید که میزان نرخ و جریمه دیر کرد بیمه شخص ثالث 1400 بر اساس چند عامل و فاکتور مهم مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گیرد. از جمله این عوامل می‌توان به تعداد سیلندر خودرو و وسیله نقلیه مورد نظر اشاره کرد. هم‌چنین در تعیین جریمه دیرکرد بیمه شخص ثالث در سال 1400، توجه به عواملی از قبیل نوع خودروی مورد نظر و سواری و یا بارکش بودن و ... آن نیز ضرورت دارد. در این زمینه، ظرفیت باربری خودرو نیز در نظر گرفته می‌شود و بر اساس این عوامل، میزان جریمه بیمه شخص ثالث مورد محاسبه قرار می‌گیرد. از طرف دیگر، شرکت بیمه مورد نظر نیز در تعیین مبلغ و میزان جریمه دیرکرد اثر گذار است.

بالاترین جریمه دیرکرد بیمه شخص ثالث 1400 چقدر است؟

لازم به ذکر این نکته است که میزان جریمه دیرکرد برای خودروها و یا ماشین‌های سواری، در سال 1400 بسته به نوع خودرو و شرکت بیمه مورد نظر، بین 3800 تومان تا 6000 تومان در نظر گرفته شده است. این میزان با توجه به تعداد سیلندرهای خودرو مورد سنجش و ارزیابی واقع می‌شود. بر این اساس خودروهای کم‌تر از 4 سیلندر، 5308 تومان به صورت روز شمار جریمه خواهند شد. خودروهایی از قبیل پیکان، پراید و خودروی سپند، جریمه روز شماری به مبلغ 6286 تومان خواهند داشت. سایر خودروهای 4 سیلند،ر لازم است به طور روزانه، مبلغ 7390 تومان را به عنوان جریمه دیر کرد بیمه شخص ثالث پرداخت نمایند. مطابق با قانون بیمه مرکزی، خودروهای بیشتر از 4 سیلندر در سال 1400 باید جریمه دیرکردی به مبلغ 8270 تومان را به صورت روز شمار پرداخت کنند.

آیا دیرکرد بیمه شخص ثالث تاثیری بر تخفیف بیمه دارد؟

لازم است بدانید که دیرکرد بیمه شخص ثالث، تخفیف‌های عدم خسارت آن را از بین نخواهد برد. هم‌چنین لازم است این نکته را نیز در نظر داشته باشید که حداکثر میزان و مبلغ جریمه دیرکرد برای یک سال، محاسبه می‌شود. یعنی در صورتی که چند سال بیمه شخص ثالث نداشته باشید جریمه دیر کرد آن، تنها برای یک سال مورد محاسبه و ارزیابی واقع خواهد شد.

شرایط بخشودگی بیمه شخص ثالث چیست؟

در بعضی از مواقع و مناسبت‌ها مانند اعیاد و یا دهه فجر، بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران، طرح بخشودگی جرایم بیمه شخص ثالث وسائل نقلیه مختلف موتوری را به اجرا در می‌آورد. اما به طور معمول و در چنین شرایطی، تنها خودروها و وسائل نقلیه‌ای مشمول این طرح خواهند شد که بتوانند در زمانی مشخص و تعیین شده، بیمه شخص ثالث یک ساله برای وسیله نقلیه خود خریداری نمایند و یا آن را تمدید کنند. در غیر این صورت جریمه دیرکرد بیمه شخص ثالث بخشیده نخواهد شد.

معرفی بیمه باما

بیمه باما سامانه مشاوره تخصصی و خرید انواع بیمه نامه است. با مراجعه به این وب سایت، قبل از خرید انواع بیمه نامه از قبیل بیمه شخص ثالث می‌توانید به مقایسه شرکت‌های مختلف بیمه دست بزنید و سپس به خرید بیمه مورد نظر خود اقدام کنید. خرید بیمه شخص ثالث خود را از طریق این سامانه می‌توانید به صورت آنلاین انجام دهید و یا به خرید کارت به کارت بیمه شخص ثالث اقدام نمایید و یا هزینه خرید بیمه نامه را در محل مورد نظر خود، پرداخت نمایید.

سوالات متداول

حداقل تعهد اجباری در بیمه نامه شخص ثالث چقدر است؟

بیمه شخص ثالث باید بتواند در هر زمان، در بخش خسارت‌های بدنی، حداقل دیه یک مرد مسلمان در ماه‌های حرام را جبران نماید. هم‌چنین این نوع از بیمه نامه باید در بخش خسارت‌های مالی نیز میزان 5/2 درصد از تعهدات بدنی را جبران کند. لازم به ذکر این نکته است که حداقل دیه فوت، هر ساله از سوی مراجع قضایی کشوری، تعیین می‌گردد. بنابراین شرکت بیمه، وظیفه دارد با دریافت حق بیمه اعلام شده از سوی نهادهای قانونی، با دارندگان وسائل نقلیه و خریداران بیمه، قرارداد حداقل بیمه شخص ثالث را با مقدار تعیین شده امضا کند.

چرا هر ساله حق بیمه شخص ثالث تغییر می‌کند؟

بیمه شخص ثالث با توجه به تعهدات پرداخت خسارت بدنی یعنی دیه و هم‌چنین تعهدات مالی که شرکت بیمه در مقابل دارندگان وسائل نقلیه بر عهده می‌گیرد تعیین و مشخص می‌شود.

در صورتی که وسیله نقلیه دارای بیمه شخص ثالث نباشد و تصادف هم نکند چه مشکلی برای او ایجاد خواهد شد؟

به موجب قانون، داشتن بیمه نامه شخص ثالث، برای تمامی دارندگان وسائل نقلیه موتوری زمینی و رانندگان، واجب و ضروری و اجباری است. بنابر این قانون، هر گونه حرکت وسیله نقلیه مورد نظر، بدون داشتن این نوع از بیمه نامه، جرم محسوب می‌شود و ممنوع است. در صورتی که پلیس راهنمایی و رانندگی چنین راننده‌ای را مشاهده نماید وسیله نقلیه وی را توقیف خواهد کرد. از طرف دیگر انجام این کار جریمه‌های دیگری نیز به همراه خواهد داشت. از جمله این جرایم می‌توان به پرداخت جریمه نقدی و دیرکرد اشاره کرد.

آیا نرخ بیمه شخص ثالث در شرکت‌های مختف بیمه، یکسان است؟

در حالت کلی، می‌توان گفت بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران، سقف حق بیمه شخص ثالث را با تعهدات پایه تعیین و مشخص می‌نماید. بر این اساس، شرکت‌های بیمه مجاز نیستند برای تعهدات پایه تعیین شده توسط بیمه مرکزی، حق بیمه بیشتری را از دارندگان وسائل نقلیه موتوری زمینی دریافت نمایند. اما این دسته از شرکت‌های بیمه، قادر خواهند بود با توجه به برخی از معیارها، به بیمه گزاران و خریداران بیمه شخص ثالث، تخفیف‌هایی را ارائه دهند.

 

 

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

میکروفون سیمی مدل JBL PBM100 یک میکروفون حرفه‌ای مخصوص مهمانی‌ها و مراسمات است. این میکروفون برند JBL است که کیفیت آن زبانزد خاص و عام بوده و هست. در واقع باید گفت وجود این حد از استاندارد به معنای انجام مهندسی تمام صوت در طراحی این میکروفون است که آن را تبدیل به یکی از بهترین و برترین کیفیت‌های صدا در بین میکروفون‌های بازار کرده است. استفاده از این بلندگو بسیار آسان است. فقط کافی است آن را به اسپیکر وصل کرده و شروع به صحبت کنید قطعا صدای آن گوش هر شنونده‌ای را که لذت شنیدن صدای شما را می‌خواهند بسیار رسا خواهد بود.

 این میکروفون با اسپیکر‌های جی بی ال به راحتی ست شده و می‌توانید هر چیزی که می‌خواهید را با صدای رسای این میکروفون از اسپیکر‌های با کیفیت جی بی ال پخش کنید که این سینک بودن باعث کیفیت چند برابری برای شنوندگان صدای شما خواهد شد.

ضبط صدا با میکروفون جی بی ال JBL PBM100

الگوی قطبی کاردیوئید صوت در این محصول به طور موثری صدا را ضبط می کند و سر و صدای محیط را به حداقل می رساند، لذا این محصول برای برنامه‌های صوتی یک انتخاب ایده آل است. طراحی آن صنعتی و درجه یک است. اجزای بدنه این میکروفون به خوبی با هم ست شده است تا محصول در مدت زمانی طولانی دوام و کارکرد قابل قبولی داشته باشد. همراه با بلندگو یک صفحه توری با مش بندی ریز جهت خنثی کردن اثر باد در صدا وجود دارد. این بادگیر سر و صدای پس زمینه را کاهش می‌دهد و آنها را از بین می‌برد، خروجی صدا از این میکروفون به حدی خوب است که می‌توانید لذت شنیدن صدایی رسا را در هر زمان و مکانی تجربه کنید.

نویزگیری میکروفون JBL PBM100

بنابراین می توانید عملکرد بی نظیری را بدون وجود نویز و اختلال  شاهد باشید. این محصول برای جفت شدن با بلندگوهای JBL PartyBox طراحی شده است. راه اندازی این محصول آسان است (plug-n-play)  و به شما این امکان را می دهد فوراً با آهنگ‌های مورد علاقه خود آواز بخوانید. با PMB100‌، می توانید اوقات خوشی را در مهمانی‌هایتان سپری کنید که تضمین کننده ایجاد خاطرات برای یک عمر است. در واقع بعد از وصل کردن میکروفون جی بی ال به اسپیکر آن می‌توانید موسیقی را پخش کرده و با خواننده به کمک میکروفون هماهنگ بخوانید که لذت زیادی را برای شما به ارمغان خواهد آورد. ضمن اینکه این میکروفون برای افرادی که می‌خواهند سخرانی داشته باشند هم کارایی بسیاری دارد زیرا در سکوت کامل صدای شما را پخش خواهد کرد و افراد در سالن می‌توانند صدای شما را کاملا واضح و جذاب بشنوند. در نتیجه فقط بگذارید مهمانی شروع شود!

  • Alex Ferrie
  • ۰
  • ۰

همان‌طورکه می‌دانید در شرایط امروز جوامع، تبلیغات نقش بسیار موثری در توسعه کسب و کارهای مختلف دارند. در جهان امروز، با استفاده از انواع مختلف تبلیغات، بسیاری از مشاغل توانسته‌اند به ترقی و رشد قابل توجهی دست یابند. به همین دلیل، در حال حاضر، انواع مختلفی از روش‌های تبلیغی و یا تبلیغاتی وجود دارد که دارای اشکال مختلف سنتی و جدید هستند. در میان روش‌های تبلیغات مختلف، روش‌های تبلیغی موثر، به راهکارهایی گفته می‌شود که می‌توانند در معرفی محصولات و یا خدمات یک کسب و کار، بهتر از سایر رو‌ش‌ها عمل کنند و از این طریق به افزایش فروش محصولات و خدمات کمک کنند. لازم به ذکر است که تبلیغات، در حال حاضر انواع و اقسام مختلفی دارد و برای هر یک از کسب و کارها به شیوه خاصی انجام می‌گیرد.

 

تبلیغات چیست؟

تبلیغات در زبان انگلیسی با کلمه advertising شناخته می‌شود و در معنای کسی را مد نظر و مخاطب قرار دادن به کار می‌رود. به طور کلی می‌توان گفت تبلیغات به این معنا است که مخاطب و یا کاربران خاصی را مد نظر قرار دهید تا پیام خود را به آنان منتقل کنید و آن‌ها را قانع سازید تا از برند شما و محصول شما خرید کنند. در این مسیر، از انواعی از وسائل و تجهیزات استفاده می‌شود. بنابراین تبلیغات را میت‌وان نوعی روش و یا تکنیک ویژه برای ترویج و فروش کالاهای مختلف و خدمات متنوع به شمار آورد که از جمله ارتباطات غیر شخصی محسوب می‌شود.

تبلیغات با چه اهدافی انجام می‌شود؟

همان‌طور که می‌دانید هدف اساسی و اولیه از انجام تبلیغات مختلف، افزایش فروش محصولات و خدمات است تا از این طریق رونق کسب و کارها اتفاق بیفتد. از طرف دیگر در برخی از مواقع، اهداف دیگری نیز مد نظر است. از جمله این اهداف می‌توان به وضعتی اشاره کرد که محصولی تازه، وارد بازار شده است و به دنبال جذب مشتریان بالقوه برای خرید و فروش است. از طرف دیگر در بسیاری از مواقع، انجام تبلیغات برای پیگیری یک برنامه فروش شخصی و ویژه‌ است.

یکی دیگر از اهداف انجام انواع مختلف تبلیغات، آگاهی بخشی در مدت زمان بسیار کوتاه به مشتریان و مردم نسبت به کسب و کار شما است. انجام روش‌های تبلیغی در چنین شرایطی به شما کمک خوهد کرد تا بتوانید تعداد بیشتری از افراد را با کسب و کار و یا محصول و خدمات خود آشنا سازید. بسیاری از افراد به دنبال این هستند تا بتوانند کسب و کار خود را ملی و یا بین المللی کنند و به بازارهای جهانی راه پیدا کنند و از این طریق ،مشتریان بیشتری را به سمت خود جلب و جذب نمایند. بنابراین با استفاده از روش‌های تبلیغی موثر می‌توانند با سرعت بالاتری به این اهداف خود دست پیدا کنند.

تبلیغات چه تاثیری در افزایش فروش کسب و کارها دارد؟

به طور کلی و بر طبق نتایج تحقیقات، می‌توان گفت تبلیغات، روشی بسیار موثر و مفید در بالا بردن میزان آگاهی مخاطبان و مشتریان است. بنابراین از طریق انجام امور تبلیغی، مشتریان بسیار زیادی با ابداعات و نوآوری‌ها و محصولات تازه تولید شده توسط شرکت‌ها و صاحبان کسب و کارهای مختلف، آشنا می‌شوند. با این آشنایی، آن‌ها نسبت به خرید از این کسب و کارها تمایل پیدا می‌کنند. لازم است بدانید که در حال حاضر نتایج تحقیقات در این زمینه، تاثیر مستقیم تبلیغات بر میزان فروش محصولات و هم‌چنین آگاهی بخشی به مشتریان و مخاطبان را مشخص نکرده است. اما روش‌های بسیار موثری وجود دارد که نشان می‌دهد تبلیغات دارای این امکان و توان هستند که تاثیرات غیر مستقیم بسیار زیادی را برای فروش محصولات و کالاها به وجود آورند.

این روش‌ها به طور معمول، فاکتورها و عواملی از قبیل آگاهی مشتریان و هم‌چنین نگرش آن‌ها نسبت به یک محصول و یا برند را مورد توجه و بررسی قرار می‌دهند. لازم است بدانید که این دسته از عوامل به طور غیر مستقیم به فروش بیشتر محصولات و ارائه خدمات، کمک خواهد کرد و در دستیابی به اهداف اثر گذار است.

تبلیغات چه تاثیری بر روند برند سازی خواهد داشت؟

در حال حاضر یکی از روش‌های بسیار مناسب و کارآمد برای برندسازی، انجام تبلیغات است. چراکه دنیای امروزی، به شدت به فضای مجازی و اینترنت و رسانه‌های جمعی وابسته است. بنابر این عوامل، برخی از صاحب نظران رسانه بر این باورند که هر چند محصولات شما با کیفیت بسیار بالایی تولید شده باشند اما برای آن‌ها تبلیغات موثری انجام ندهید و محصولات و خدمات خود را به درستی به مردم و مخاطبان معرفی نکنید مثل این است که هیچ کاری انجام نداده‌اید.

در گذشته نظر افراد این بود که تولید، به ویژه تولید انبوه و با کیفیت راهکاری است که می‌تواند موجب تسلط یک برند در بازار شود. این در حالی است که در شرایط حاضر جوامع، برند و برند سازی از طریق انجام تبلیغات نقش بسیار مهم‌تری در توسعه یک کسب و کار دارد. بنابراین لازم است کسب و کارها پس از تولید یک محصول با کیفیت به فکر انجام روش‌های تبلیغی موثر برای معرفی محصولات و برند سازی و هم‌چنین توسعه برند آن باشند.

لازم به ذکر است که انجام روش‌های تبلیغی می‌تواند از طریق تهییج مخاطبان و هم‌چنین با به کارگیری عناصر نمادین، یک شخصیت و ویژگی خاصی را برای برند مورد نظر در ذهن مخاطب ایجاد کند و از این طریق به برند سازی کمک کند.

انواع تبلیغات و کاربرد هر کدام

در حال حاضر روشهای مختلفی برای تبلیغ و انواع مختلف تبلیغات وجود دارد از جمله انواع مختلف تبلیغات میتوان تبلیغات آفلاین و انلاین و تبلیغات تلویزیونی را نام برد.

تبلیغات آفلاین

از جمله تبلیغات آفلاین، می‌توان به تبلیغات چاپی از قبیل بروشورها، کاتالوگ‌ها، پوسترها، کارت پستال‌ها و بولتن‌ها، روزنامه‌ها، مجلات و.... اشاره کرد. این دسته از رسانه‌های چاپی، عمر طولانی مدتی دارند و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرند. تمامی کسب و کارها، چه کوچک و چه بزرگ می‌توانند از انواع روش‌های تبلیغی آفلاین استفاده کنند و از این طریق، کسب و کار خود را مطرح نمایند.

تبلیغات آنلاین

در حال حاضر روش‌های جدید تبلیغاتی با استفاده از بستر و فضای اینترنت انجام می‌گیرند. از جمله این روش‌های تبلیغی می‌توان به تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد. هم‌چنین در حال حاضر تبلیغات زیادی به صورت آنلاین در فضای وب و وب سایت‌ها و موتورهای جستجو انجام می‌شود. همان‌طور که می‌دانید در شرایط فعلی، تعداد زیادی از افراد از اینترنت استفاده می‌کنند. بنابراین در صورتی که صاحبان مشاغل در این فضا فعالیت نداشته باشند میدان را برای رقبای کاری خود خالی کرده‌اند. در این شرایط، پلتفرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی نیز امکاناتی بسیار مناسب برای انجام تبلیغات فراهم کرده‌اند. بنابراین در صورتی که شما هم صاحب کسب و کارهای تجاری و یا خدماتی هستید به این نوع از تبلیغات نیاز خواهید داشت.

تبلیغات تلویزیونی

این نوع از تبلیغات، نیازی به معرفی ندارند. چراکه تمامی ما با انواع مختلف این تبلیغات به میزان کافی آشنایی داریم. همان‌طور که می‌دانید تبلیغات تلویزیونی به طور معمول، شامل یک ویدئو هستند که به صورت کوتاه شده، سعی در معرفی و فروش هر چه بیشتر یک محصول و یا ارائه خدمات دارد. لازم به ذکر است که صاحبان مشاغل مختلف، از طریق استفاده از امکانات تلویزیون، سعی دارند مخاطبین برنامه‌های تلویزیونی را به سمت خود جلب و جذب نمایند و آنان را ترغیب و تشویق به استفاده از محصولات و خدمات خود کنند. لازم است بدانید که این دسته از تبلیغات، به طور تقریبی و همزمان با اختراع تلویزیون شکل گرفتند و تا کنون تحولات زیادی را پشت سر گذاشته‌اند. از جمله ویژگی‌های این نوع از تبلیغات می‌توان به این عامل اشاره کرد که تبلیغات تلویزیونی مخاطبان بسیار بیشتری نسبت به دیگر رسانه‌ها دارند و احساسات متفاوتی را در بینندگان ایجاد می‌کنند.

چطور رسانه پر بازخورد برای تبلیغ کسب و کار خود را پیدا کنیم؟

برای اینکه بتوانید رسانه‌ای پربازخورد و موثر را برای کسب و کار خود پیدا کنید لازم است 3 نکته اساسی و یا پاسخ سه سوال مهم را در نظر داشته باشید. برای نمونه، لازم است بدانید که تبلیغ کسب و کار شما قرار است چه حوزه‌ای را در بر بگیرد. برای مثال آیا شما قصد دارید تبلیغی را انجام دهید تا از طریق آن، کسب و کار خود را معرفی کنید و یا می‌خواهید به بازاریابی برای فروش محصولات خود دست بزنید. از طرف دیگر لازم است به این نکته توجه داشته باشید که رسانه مورد نظر شما برای ابلاغ و ارسال پیام به مخاطبین و مشتریان کدام رسانه است. یعنی آیا تمایل دارید برای انجام تبلیغات خود از تلویزیون استفاده کنید و یا اینترنت و یا شبکه‌های اجتماعی و... را برای این کار در نظر گرفته‌اید.

هم‌چنین لازم است برای انتخاب رسانه پر بازخورد و مناسب برای انجام تبلیغات خود، انواع مخاطبان را در نظر داشته باشید. همان‌طور که می‌دانید مخاطبان، دارای انواع مختلفی هستند و باورها و نگرش‌های متعددی دارند. هم‌چنین لازم است بدانید که این دسته از مخاطبان، از رسانه مورد نظر چه استفاده‌ای می‌کنند و پایگاه اقتصادی آن‌ها به چه شکلی است. با پیدا کردن پاسخ این پرسش‌ها و در نظر گرفتن این نکات، می‌توانید حوزه تبلیغی موثر و هم‌چنین رسانه و یا حتی شاخه تبلیغی خود را تعیین و مشخص نمایید و از این عناصر در راستای بهبود و ترقی کسب و کار خود استفاده کنید.

چطور تبلیغات موجب افزایش مخاطبان صفحات اجتماعی می‌شود؟

شبکه‌های اجتماعی در شرایط حاضر، از مقرون به صرفه‌ترین رسانه‌ها برای انجام امور تبلیغی و بازاریابی به شمار می‌روند و از طرف دیگر مدرن‌ترین این رسانه‌ها نیز هستند. از طریق به کارگیری این فضاها، قادر خواهید بود میزان آگاهی مخاطبان را از محصولات و یا خدمات خود افزایش دهید. از طرف دیگر اجرای تبلیغات در این فضاهای جمعی، باعث افزایش آگاهی از برند شما خواهد شد و جایگاه برندتان را تقویت خواهد کرد. همان‌طور که می‌دانید یکی از نکات مهم در این شبکه‌ها افزایش دیده شدن است. برای دیده شدن هر چه بیشتر، باید در این شبکه‌ها فعال باشید و به طور دائم، به تولید محتواهای مختلف اقدام کنید. از طرف دیگر لازم است با مخاطبان و کاربران صفحات خود نیز ارتباط و تعامل برقرار کنید.

این عوامل باعث می‌شود تا عده بسیار زیادی از افراد، برند شما را بشناسند. وقتی این افراد و مخاطبان برند شما و یا محصولات و خدماتتان را بشناسند از آن استفاده خواهند کرد و در صورتی که از محصولات شما راضی باشند، محصولات و خدمات و صفحات شما را به دیگران نیز معرفی خواهند نمود. از این طریق تعداد بیشتری از افراد و مخاطبان به صفحات اجتماعی شما وارد خواهند شد.

بودجه بندی تبلیغات چیست؟

لازم است بدانید که یکی از اقدامات مهم در مدیریت تبلیغات، برای کسب و کارهای مختلف، بودجه بندی و تعیین بودجه مورد نیاز برای تامین مخارج و هزینه‌های مربوط به تبلیغات است. در بودجه بندی برای تبلیغات، چند عامل مهم و اثر گذار وجود دارد. از جمله عوامل موثر بر بودجه بندی تبلیغات می‌توان به این عامل اشاره کرد که محصول و یا برند مورد نظر چه عمر و دوام و قدمتی دارد. از طرف دیگر لازم است سهم بازار کالا و هم‌چنین پایگاه مصرف کننده نیز در نظر گرفته شود و سپس با توجه به آن به بودجه بندی تبلیغات اقدام گردد. در این میان، میزان رقابت و شلوغی بازار نیز دارای اهمیت است.

لازم به ذکر است که برای بودجه بندی تبلیغات، چند روش اساسی وجود دارد که عبارتند از: روش بودجه بندی در حد توان، روش بودجه بندی درصد فروش، روش بودجه بندی برابر با رقبا و...

هر یک از این روش‌ها در شرایط خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای نمونه روش بودجه بندی در حد توان، برای کسب و کارهایی مناسب است که در ابتدای راه، هستند و از نظر مالی، در شرایط مناسبی به سر نمی‌برند.

بهترین رسانه‌های امروزی برای انتشار تبلیغات کدام هستند؟

همان‌طور که می‌دانید در حال حاضر یکی از روش‌های عمده و مهم تبلیغات، استفاده از امکانات اینترنت و شبکه‌های اجتماعی است. با توجه به گسترش این فضاها و کاربردهای آن‌ها، تبلیغات در این فضاها نوعی ضرورت برای برند سازی و فروش محصولات و خدمات است. در حقیقت می‌توان گفت این دسته از رسانه‌ها به دلیل کاربرد وسیع و قابلیت دسترسی آسان برای کاربران مختلف، از جمله بهترین رسانه‌های امروزی، برای انتشار تبلیغات به شمار می‌روند. با حضور در این فضاها امکان دیده شدن بیشتر و هم‌چنین امکان هدف گذاری دقیق مخاطب، فراهم می‌گردد و از این طریق، به نحوی راحت‌تر، قادر به متقاعد کردن مخاطبان خود، خواهید بود.

 

  • Alex Ferrie